منتخب: نگاه 24: تفاوت بین نسخه‌ها

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{بسم الله}} '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته''' ''...» ایجاد کرد)
 
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۳: سطر ۳:
 
'''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته'''
 
'''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته'''
  
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرت‌زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.'''
+
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرت‌ زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.'''
 
==گفتار متقی{{ارجاع|فزت بربّ الکعبه ۸۵ (دقیقه ۱۸) و احکام جشن و روضه، شرط یاوری امام زمان ۸۱ (دقیقه ۱۵)}}==
 
==گفتار متقی{{ارجاع|فزت بربّ الکعبه ۸۵ (دقیقه ۱۸) و احکام جشن و روضه، شرط یاوری امام زمان ۸۱ (دقیقه ۱۵)}}==
 
{{صوت منتخب|negah-24}}
 
{{صوت منتخب|negah-24}}
سطر ۹: سطر ۹:
 
اگر تماشایی باشید، نقش آن تماشا را برمی‌دارید؛ چون نگاه به هر چیزی کنید، نقش آن را برمی‌دارید. {{ارجاع|ازدواج}} در زمانِ شعیب پیامبر، موسی یک‌ قبطی [طرف‌دار فرعون] را کُشت. فرعون دستور داد که موسی را بگیرید! موسی فرار کرد، به جایی رفت که دید چاهی است که مردم از آن آب می‌کِشند و دو دختر هم آن‌جا هستند که گوسفند دارند و می‌خواهند به گوسفندان‌شان آب بدهند. موسی به آن‌ها گفت: شما چرا ایستاده‌اید و به گوسفندان‌تان آب نمی‌دهید؟! گفتند: ما صبر می‌کنیم وقتی همه رفتند، به آن‌ها آب می‌دهیم.
 
اگر تماشایی باشید، نقش آن تماشا را برمی‌دارید؛ چون نگاه به هر چیزی کنید، نقش آن را برمی‌دارید. {{ارجاع|ازدواج}} در زمانِ شعیب پیامبر، موسی یک‌ قبطی [طرف‌دار فرعون] را کُشت. فرعون دستور داد که موسی را بگیرید! موسی فرار کرد، به جایی رفت که دید چاهی است که مردم از آن آب می‌کِشند و دو دختر هم آن‌جا هستند که گوسفند دارند و می‌خواهند به گوسفندان‌شان آب بدهند. موسی به آن‌ها گفت: شما چرا ایستاده‌اید و به گوسفندان‌تان آب نمی‌دهید؟! گفتند: ما صبر می‌کنیم وقتی همه رفتند، به آن‌ها آب می‌دهیم.
  
موسی آمد و از چاه آب کشید و به گوسفندان داد. وقتی دختران شعیب پیش پدرشان رفتند، شعیب پیامبر گفت: باباجان! چرا امروز زود آمدید؟! گفتند: جوانی آن‌جا بود، آب برای گوسفندانِ ما از چاه کشید و ما زودتر آمدیم. شعیب گفت: بروید به او بگویید پیش من بیاید. وقتی دختران شعیب، موسی را پیدا کردند و جریان را به او گفتند که همراه ما به خانه‌مان بیا! موسی گفت: من جلو می‌روم، هر موقع باید مسیرم را عوض کنم و داخل کوچه دیگری شوم، شما یک ‌سنگ برایم بیندازید. موسی دنبال دختران سیاه‌ سوخته شعیب نرفت؛ این‌است که خدا به او «ید بیضاء» می‌دهد. به تو چه می‌دهد؟
+
موسی آمد و از چاه آب کشید و به گوسفندان داد. وقتی دختران شعیب پیش پدرشان رفتند، شعیب پیامبر گفت: باباجان! چرا امروز زود آمدید؟! گفتند: جوانی آن‌جا بود، آب برای گوسفندانِ ما از چاه کشید و ما زودتر آمدیم. شعیب گفت: بروید به او بگویید پیش من بیاید. وقتی دختران شعیب، موسی را پیدا کردند و جریان را به او گفتند که همراه ما به خانه‌مان بیا! موسی گفت: من جلو می‌روم، هر موقع باید مسیرم را عوض کنم و داخل کوچه دیگری شوم، شما یک ‌سنگ برایم بیندازید. موسی دنبال دختران سیاه‌ سوخته شعیب نرفت؛ این‌ است که خدا به او «ید بیضاء» می‌دهد. به تو چه می‌دهد؟
  
حالا وقتی موسی به آن‌جا رفت، شعیب گفت: یک‌سال پیش ما بمان و برایمان چوپانی کن! این گوسفندان هر کدام‌شان اَبلق [سیاه و سفید] زاییدند، مال تو باشد، دخترم را هم به تو می‌دهم. من پدرم گوسفند داشته، گوسفند یا سام یا کبود یا سیاه است، گوسفند اَبلق خیلی کم است! موسی هنگام جفت‌گیری گوسفندان، چهار تا چوب را اَبلق کرد، تمام گوسفندان اَبلق زاییدند! به خارجی‌ها نگاه نکنید که اَبلق می‌زایید! جلوی چشم‌تان را بگیرید! {{ارجاع|فزت برب الکعبه 85}}
+
حالا وقتی موسی به آن‌جا رفت، شعیب گفت: یک‌ سال پیش ما بمان و برایمان چوپانی کن! این گوسفندان هر کدام‌شان اَبلق [سیاه و سفید] زاییدند، مال تو باشد، دخترم را هم به تو می‌دهم. من پدرم گوسفند داشته، گوسفند یا سام یا کبود یا سیاه است، گوسفند اَبلق خیلی کم است! موسی هنگام جفت‌گیری گوسفندان، چهار تا چوب را اَبلق کرد، تمام گوسفندان اَبلق زاییدند! به خارجی‌ها نگاه نکنید که اَبلق می‌زایید! جلوی چشم‌تان را بگیرید! {{ارجاع|فزت برب الکعبه 85}}
  
 
اگر تماشایی هستی، وصل به ولایت نیستی. آن تماشا بشر را بیچاره می‌کند و وقت شما صرف تماشا می‌شود. {{ارجاع|عبادت حجّت نیست 82}} دیگر نمی‌توانی با خدا نجوا کنی‌. {{ارجاع|وابستگی 86}} از محدوده خارج شده‌ای. {{ارجاع|امیرالمؤمنین؛ ولایت را بهتر بشناسیم}} خیال می‌کنی که ولایت داری. {{ارجاع|عاشورای 84}} از فاطمه زهرا {{علیها}} رُو برگردانده‌ای. {{ارجاع|کتاب گنجینه}}
 
اگر تماشایی هستی، وصل به ولایت نیستی. آن تماشا بشر را بیچاره می‌کند و وقت شما صرف تماشا می‌شود. {{ارجاع|عبادت حجّت نیست 82}} دیگر نمی‌توانی با خدا نجوا کنی‌. {{ارجاع|وابستگی 86}} از محدوده خارج شده‌ای. {{ارجاع|امیرالمؤمنین؛ ولایت را بهتر بشناسیم}} خیال می‌کنی که ولایت داری. {{ارجاع|عاشورای 84}} از فاطمه زهرا {{علیها}} رُو برگردانده‌ای. {{ارجاع|کتاب گنجینه}}
  
یک ‌عدّه‌ای هستند که یک‌ سال چشم می‌مالند که نیمه ‌شعبان، تولّد امام‌ زمان {{عج}} بیاید، چراغانی کنند و به شهوت و خیال خودشان برسند. یک ‌عدّه‌ای هستند چشم می‌مالند که مُحرّم بیاید و به عناد خودشان برسند، به شهوت خودشان برسند. کجا به حساب امام ‌حسین {{علیه}} می‌گذارید؟! چرا این کارها را می‌کنید؟! پسرجان! اگر یک‌ جایی را به نام امام‌ حسین {{علیه}} اِشغال کردی، باید امر امام‌ حسین را اطاعت کنی. {{ارجاع|احکام جشن و روضه؛ شرط یاوری امام‌زمان 81}} تو که مقدّس هستی، هم به تماشا می‌روی. تماشای کجا می‌روی؟! چند تا نامَحرم می‌بینی؟! تو نه اسلام داری، نه ولایت. {{ارجاع|مشهد 93، وداع امام‌ حسین}} تو نسبت به خودت اهل‌تسنّن شده‌ای. {{ارجاع|کتاب انتقاد}} چشم تو خیانت می‌کند و تو ارتباط و نجوای با شیطان داری. {{ارجاع|کتاب نجوا}} کفران نعمت کرده‌ای. {{ارجاع|یاد 81}}  
+
یک ‌عدّه‌ای هستند که یک‌ سال چشم می‌مالند که نیمه ‌شعبان، تولّد امام‌ زمان {{عج}} بیاید، چراغانی کنند و به شهوت و خیال خودشان برسند. یک ‌عدّه‌ای هستند چشم می‌مالند که مُحرّم بیاید و به عناد خودشان برسند، به شهوت خودشان برسند. کجا به حساب امام ‌حسین {{علیه}} می‌گذارید؟! چرا این کارها را می‌کنید؟! پسرجان! اگر یک‌ جایی را به نام امام‌ حسین {{علیه}} اِشغال کردی، باید امر امام‌ حسین را اطاعت کنی. {{ارجاع|احکام جشن و روضه؛ شرط یاوری امام‌زمان 81}} تو که مقدّس هستی، هم به تماشا می‌روی. تماشای کجا می‌روی؟! چند تا نامَحرم می‌بینی؟! تو نه اسلام داری، نه ولایت. {{ارجاع|مشهد 93، وداع امام‌ حسین}} تو نسبت به خودت اهل‌ تسنّن شده‌ای. {{ارجاع|کتاب انتقاد}} چشم تو خیانت می‌کند و تو ارتباط و نجوای با شیطان داری. {{ارجاع|کتاب نجوا}} کفران نعمت کرده‌ای. {{ارجاع|یاد 81}}  
  
 
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]]
 
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]]
  
 
{{یا علی}}
 
{{یا علی}}
 +
==ارجاعات==
  
 
[[رده: منتخب 1402]]
 
[[رده: منتخب 1402]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۴

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱]

اگر تماشایی باشید، نقش آن تماشا را برمی‌دارید؛ چون نگاه به هر چیزی کنید، نقش آن را برمی‌دارید. [۲] در زمانِ شعیب پیامبر، موسی یک‌ قبطی [طرف‌دار فرعون] را کُشت. فرعون دستور داد که موسی را بگیرید! موسی فرار کرد، به جایی رفت که دید چاهی است که مردم از آن آب می‌کِشند و دو دختر هم آن‌جا هستند که گوسفند دارند و می‌خواهند به گوسفندان‌شان آب بدهند. موسی به آن‌ها گفت: شما چرا ایستاده‌اید و به گوسفندان‌تان آب نمی‌دهید؟! گفتند: ما صبر می‌کنیم وقتی همه رفتند، به آن‌ها آب می‌دهیم.

موسی آمد و از چاه آب کشید و به گوسفندان داد. وقتی دختران شعیب پیش پدرشان رفتند، شعیب پیامبر گفت: باباجان! چرا امروز زود آمدید؟! گفتند: جوانی آن‌جا بود، آب برای گوسفندانِ ما از چاه کشید و ما زودتر آمدیم. شعیب گفت: بروید به او بگویید پیش من بیاید. وقتی دختران شعیب، موسی را پیدا کردند و جریان را به او گفتند که همراه ما به خانه‌مان بیا! موسی گفت: من جلو می‌روم، هر موقع باید مسیرم را عوض کنم و داخل کوچه دیگری شوم، شما یک ‌سنگ برایم بیندازید. موسی دنبال دختران سیاه‌ سوخته شعیب نرفت؛ این‌ است که خدا به او «ید بیضاء» می‌دهد. به تو چه می‌دهد؟

حالا وقتی موسی به آن‌جا رفت، شعیب گفت: یک‌ سال پیش ما بمان و برایمان چوپانی کن! این گوسفندان هر کدام‌شان اَبلق [سیاه و سفید] زاییدند، مال تو باشد، دخترم را هم به تو می‌دهم. من پدرم گوسفند داشته، گوسفند یا سام یا کبود یا سیاه است، گوسفند اَبلق خیلی کم است! موسی هنگام جفت‌گیری گوسفندان، چهار تا چوب را اَبلق کرد، تمام گوسفندان اَبلق زاییدند! به خارجی‌ها نگاه نکنید که اَبلق می‌زایید! جلوی چشم‌تان را بگیرید! [۳]

اگر تماشایی هستی، وصل به ولایت نیستی. آن تماشا بشر را بیچاره می‌کند و وقت شما صرف تماشا می‌شود. [۴] دیگر نمی‌توانی با خدا نجوا کنی‌. [۵] از محدوده خارج شده‌ای. [۶] خیال می‌کنی که ولایت داری. [۷] از فاطمه زهرا (علیهاالسلام) رُو برگردانده‌ای. [۸]

یک ‌عدّه‌ای هستند که یک‌ سال چشم می‌مالند که نیمه ‌شعبان، تولّد امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) بیاید، چراغانی کنند و به شهوت و خیال خودشان برسند. یک ‌عدّه‌ای هستند چشم می‌مالند که مُحرّم بیاید و به عناد خودشان برسند، به شهوت خودشان برسند. کجا به حساب امام ‌حسین (علیه‌السلام) می‌گذارید؟! چرا این کارها را می‌کنید؟! پسرجان! اگر یک‌ جایی را به نام امام‌ حسین (علیه‌السلام) اِشغال کردی، باید امر امام‌ حسین را اطاعت کنی. [۹] تو که مقدّس هستی، هم به تماشا می‌روی. تماشای کجا می‌روی؟! چند تا نامَحرم می‌بینی؟! تو نه اسلام داری، نه ولایت. [۱۰] تو نسبت به خودت اهل‌ تسنّن شده‌ای. [۱۱] چشم تو خیانت می‌کند و تو ارتباط و نجوای با شیطان داری. [۱۲] کفران نعمت کرده‌ای. [۱۳]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات

  1. فزت بربّ الکعبه ۸۵ (دقیقه ۱۸) و احکام جشن و روضه، شرط یاوری امام زمان ۸۱ (دقیقه ۱۵)
  2. ازدواج
  3. فزت برب الکعبه 85
  4. عبادت حجّت نیست 82
  5. وابستگی 86
  6. امیرالمؤمنین؛ ولایت را بهتر بشناسیم
  7. عاشورای 84
  8. کتاب گنجینه
  9. احکام جشن و روضه؛ شرط یاوری امام‌زمان 81
  10. مشهد 93، وداع امام‌ حسین
  11. کتاب انتقاد
  12. کتاب نجوا
  13. یاد 81
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه