منتخب: بیتوته و نجوا با ولایت 2: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{بسم الله}} '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته''' ''...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'رده: منتخب 1402' به 'رده: منتخب') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرتزهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' | '''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرتزهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.''' | ||
==گفتار متقی{{ارجاع|نیمه شعبان ۸۲ (اوّل نوار) و نازله ۸۸ (دقیقه ۴۸)}}== | ==گفتار متقی{{ارجاع|نیمه شعبان ۸۲ (اوّل نوار) و نازله ۸۸ (دقیقه ۴۸)}}== | ||
− | {{صوت منتخب|najva-2}} | + | <section begin="گفتار متقی" />{{صوت منتخب|najva-2}} |
بیتوته: یعنی خلوت کردن با خدا، چطور؟ شما نباید بهفکر این باشی که با محبّت اهل دنیا خلوت کنی؛ چون باید در این دنیا یک مقصد داشته باشی. مقصدت خدا و ولایت باشد. هر دوی اینها یکی هستند. {{ارجاع|کتاب نجوا}} بشر باید بیتوته داشته باشد. بیتوته، آن درستاست که یک قدری، در یک جای خلوت برود. آن جای خلوت، خلوت نیست. جای خلوت، جاهایی که آدم میرود با خدای خودش خلوت میکند، صحیح است؛ اما بیتوته قلبی این است که دائم تو بهفکر خدا و امامزمانت باشی. بیتوته قلبی ایناست که دائم بهفکر واجباتت باشی. بیتوته قلبی باید محرّمات بهجا نیاوری. بیتوته قلبی این است که خدای نخواسته نگاه ناجور نکنی، به جاییکه خدا گفته، نگاه نکن! آنجا که گفته، نگاه کن! چشمت در اختیار امر باشد. | بیتوته: یعنی خلوت کردن با خدا، چطور؟ شما نباید بهفکر این باشی که با محبّت اهل دنیا خلوت کنی؛ چون باید در این دنیا یک مقصد داشته باشی. مقصدت خدا و ولایت باشد. هر دوی اینها یکی هستند. {{ارجاع|کتاب نجوا}} بشر باید بیتوته داشته باشد. بیتوته، آن درستاست که یک قدری، در یک جای خلوت برود. آن جای خلوت، خلوت نیست. جای خلوت، جاهایی که آدم میرود با خدای خودش خلوت میکند، صحیح است؛ اما بیتوته قلبی این است که دائم تو بهفکر خدا و امامزمانت باشی. بیتوته قلبی ایناست که دائم بهفکر واجباتت باشی. بیتوته قلبی باید محرّمات بهجا نیاوری. بیتوته قلبی این است که خدای نخواسته نگاه ناجور نکنی، به جاییکه خدا گفته، نگاه نکن! آنجا که گفته، نگاه کن! چشمت در اختیار امر باشد. | ||
− | عزیز من! جوان عزیز! فدایت شوم، تو باید در اختیار امر باشی، نه امر در اختیار تو. تو باید در اختیار پول | + | عزیز من! جوان عزیز! فدایت شوم، تو باید در اختیار امر باشی، نه امر در اختیار تو. تو باید در اختیار پول باشی [پولی که به امر است، پول بیتالمال است، باید آن را صرف امر کنی نه صرف تجدّد، نه صرف خیالات باطل، نه صرف هوا و هوس کنی]، نه پول در اختیار تو که هر جور بخواهی خرج کنی. اینهم مثل هماناست. تو دائم باید پایت در اختیار امر باشد، چشمت در اختیار امر باشد، خیالت در اختیار امر باشد، نشستنت در اختیار امر باشد. چرا سر نماز میگوید {{روایت|«بِحَول الله و قُوّتِه أقوم و أقعُد»}}؟ یعنی ایخدا! تو قوّت به من میدهی که میایستم و مینشینم. تمام این حرفها که داری میبینی، عزیز من! تو باید با آن چشم ولایت، امام زمانت را ببینی؛ با چشم ولایت، خدا را ببینی. چطور خدا را ببینی؟ خدا که جسم نیست، امرش را ببینی. {{ارجاع|نیمه شعبان 82}} |
نجوا؛ یعنی بیزاری جستن از اهل دنیا، چنان باید محبّت خدا و ائمه طاهرین {{علیهم}} در قلبت باشد که چیزی را نبینی تا با آن ارتباط داشته باشی و نجوا کنی. نجوا؛ یعنی در قلبت یا خدا! یا علی! یا زهرا! یا حسین! یا امام زمان! بگویی. باید چنان محبّت ائمه طاهرین {{علیهم}} را داشته باشی که چیزی را نبینی تا با آنها نجوا کنی. نجوا؛ یعنی بیزاری از اهل دنیا، بیزاری از بدعتگذار دین. {{ارجاع|کتاب نجوا}} | نجوا؛ یعنی بیزاری جستن از اهل دنیا، چنان باید محبّت خدا و ائمه طاهرین {{علیهم}} در قلبت باشد که چیزی را نبینی تا با آن ارتباط داشته باشی و نجوا کنی. نجوا؛ یعنی در قلبت یا خدا! یا علی! یا زهرا! یا حسین! یا امام زمان! بگویی. باید چنان محبّت ائمه طاهرین {{علیهم}} را داشته باشی که چیزی را نبینی تا با آنها نجوا کنی. نجوا؛ یعنی بیزاری از اهل دنیا، بیزاری از بدعتگذار دین. {{ارجاع|کتاب نجوا}} | ||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | [[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | ||
− | {{یا علی}} | + | {{یا علی}}<section end="گفتار متقی" /> |
==ارجاعات== | ==ارجاعات== | ||
− | [[رده: منتخب | + | [[رده: منتخب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۳
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
بیتوته: یعنی خلوت کردن با خدا، چطور؟ شما نباید بهفکر این باشی که با محبّت اهل دنیا خلوت کنی؛ چون باید در این دنیا یک مقصد داشته باشی. مقصدت خدا و ولایت باشد. هر دوی اینها یکی هستند. [۲] بشر باید بیتوته داشته باشد. بیتوته، آن درستاست که یک قدری، در یک جای خلوت برود. آن جای خلوت، خلوت نیست. جای خلوت، جاهایی که آدم میرود با خدای خودش خلوت میکند، صحیح است؛ اما بیتوته قلبی این است که دائم تو بهفکر خدا و امامزمانت باشی. بیتوته قلبی ایناست که دائم بهفکر واجباتت باشی. بیتوته قلبی باید محرّمات بهجا نیاوری. بیتوته قلبی این است که خدای نخواسته نگاه ناجور نکنی، به جاییکه خدا گفته، نگاه نکن! آنجا که گفته، نگاه کن! چشمت در اختیار امر باشد.
عزیز من! جوان عزیز! فدایت شوم، تو باید در اختیار امر باشی، نه امر در اختیار تو. تو باید در اختیار پول باشی [پولی که به امر است، پول بیتالمال است، باید آن را صرف امر کنی نه صرف تجدّد، نه صرف خیالات باطل، نه صرف هوا و هوس کنی]، نه پول در اختیار تو که هر جور بخواهی خرج کنی. اینهم مثل هماناست. تو دائم باید پایت در اختیار امر باشد، چشمت در اختیار امر باشد، خیالت در اختیار امر باشد، نشستنت در اختیار امر باشد. چرا سر نماز میگوید «بِحَول الله و قُوّتِه أقوم و أقعُد»؟ یعنی ایخدا! تو قوّت به من میدهی که میایستم و مینشینم. تمام این حرفها که داری میبینی، عزیز من! تو باید با آن چشم ولایت، امام زمانت را ببینی؛ با چشم ولایت، خدا را ببینی. چطور خدا را ببینی؟ خدا که جسم نیست، امرش را ببینی. [۳]
نجوا؛ یعنی بیزاری جستن از اهل دنیا، چنان باید محبّت خدا و ائمه طاهرین (علیهمالسلام) در قلبت باشد که چیزی را نبینی تا با آن ارتباط داشته باشی و نجوا کنی. نجوا؛ یعنی در قلبت یا خدا! یا علی! یا زهرا! یا حسین! یا امام زمان! بگویی. باید چنان محبّت ائمه طاهرین (علیهمالسلام) را داشته باشی که چیزی را نبینی تا با آنها نجوا کنی. نجوا؛ یعنی بیزاری از اهل دنیا، بیزاری از بدعتگذار دین. [۲]
عزیز من! قربانت بروم، ببین این حرفها چیست؟ با این حرفها نجوا کن! به تمام آیات قرآن! این حرفها روح است؛ باید روح به جسم شما نازل بشود تا شما هم روح بشوید. حرف ولایت، روح است، شما الآن جسم هستید، جسم علیین هستید؛ بگذارید علی (علیهالسلام) وارد آن بشود تا روح شوید. مگر امام حسین (علیهالسلام) نمیگوید: قبر من در دل دوستانم است؟ کجایی تو؟ آیا خدا قبر امام حسین (علیهالسلام) را در دلت گذاشته است که یک فاتحه برای او بخوانی؟ خب بگویید! همه شما که باسواد هستید و آمدید با من روبرو شدید. امام حسین (علیهالسلام) میگوید: یاد من باش! شما هر موقع یاد پدرت هستی، سر قبر او میروی. امام میگوید: یاد من باش که ثوابت، مطابق عبادت من است. خوب شد؟ مگر امام صادق (علیهالسلام) به آن فرد نگفت؟ یک سلام بر حسین (علیهالسلام) گفته است، خودش را فدای حسین (علیهالسلام) نکرده است؛ که اگر جانش را فدا کند، امام زمان (عجلاللهفرجه) میگوید: پدر و مادرم به قربانت! شما در این مسیری که هستید، امام حسین (علیهالسلام) میگوید: پدر و مادرم به قربان شما! ای کسیکه یاد ما هستی، ای کسیکه خلق را مؤثّر نمیدانی، ای کسانیکه اینجا جمع شدید و حرف ولایت را گوش میکنید و امر ولایت را اطاعت میکنید. [۴]
خدایا! محبّت ائمه (علیهمالسلام) را به ما تزریق کن!
خدایا! تتمه عمر ما را در راه خودت قرار بده! در صراط مستقیم باشیم! صراط مستقیم علیبنابیطالب (علیهالسلام) است.
علیجان! به زهرایت بگو این رفقای مرا راه بده! همینجور که سلمان را راه داد؛ مبادا مثل عباس (عموی پیامبر) باشیم که راهمان ندهد!
خدایا! این رفقای من هر جاییکه بروند و هر جاییکه باشند، از حبلالمتین قطع نشوند؛ اتّصال به امر باشند.
خدایا! چیزهایی در ما هست که باعث تزلزل ماست، آنها را بردار و محبّت خودت و ائمه طاهرین (علیهمالسلام) را جایگزین کن.
خدایا! جلسه ولایت را خودت حفظکن!
خدایا! معامله فرعون را با ما بکن! رفقا اطمینان به ما دارند؛ آبروی ما را نریز! انگار کن فرعونیم، آمدیم درِ خانهات؛ در اینجا و آنجا پرده را کنار نزن! بدی ما را نشان نده! شیطان را از ما دور کن! هر کسی با تو نیست، از ما دور کن!
خدایا! گناهانی که از ما میبینی، جانِ علی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) ندیده بگیر! خدایا! این رفقا مثل اُسامه نشوند، مثل مؤمن طاق بشوند؛ امامزمانشان را یاری کنند!
خدایا! رفقا با هم هماهنگ باشند!
خدایا! بهحقّ حقیقت زهرا، ما را از این دنیا و لهو و لعب نجات بده!
امامزمان! آقاجان! کاری کن ما یاور شما باشیم!
خدایا! ما جزء جاماندهها نباشیم!
خدایا! ولایت و جلسه ولایت را تا آخر برسانیم!
حسینجان! بهحق خواهرت، دست ما را بگیر! حسینجان! بهحق علیاکبرت، دست ما را بگیر! حسینجان! بهحق علی اصغرت، دست ما را بگیر! حسینجان! بهحق جدّ اطهرت، دست ما را بگیر! حسینجان! بهحق پدرت، ولیّ خدا، ولیّ الله دست ما را بگیر! حسینجان! ما را ببخش! ما آن معرفتی که باید داشته باشیم را نداریم.
خدایا! شناسایی به ما بده! شناسایی که به حیوانات دادی، به ما هم بده!
دلم میخواهد این حرفها پیش شما بماند. اگر من مُردم، تزلزل نداشته باشید. من تاریخات را نقل میکنم که در حیاتم و مماتم هوشیار باشید. شما شب و روز در جلسه باید پَر بزنید، فراموش نکنید. دست از اینخانه و سخاوت برندارید تا رجعت. اینخانه، خانه آخرت است، بزرگترین گناه بههمزدنِ این جلسه است. من شما را فراموش نمیکنم، شما هم یاد من باشید. [۵]