منتخب: سیزده رجب 2: تفاوت بین نسخه‌ها

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{بسم الله}} '''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته''' '''...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'رده: منتخب 1402' به 'رده: منتخب')
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۴: سطر ۴:
  
 
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرت‌زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.'''
 
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرت‌زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.'''
==گفتار متقی{{ارجاع|سیزده‌رجب ۸۴ (دقیقه ۱۰ و ۱۴) و سیزده‌رجب ۹۲ (دقیقه ۹)}}==
+
==گفتار متقی{{ارجاع|[[سیزده رجب 84]] (دقیقه ۱۰ و ۱۴) و [[سیزده رجب 92]] (دقیقه ۹)}}==
 
{{صوت منتخب|13-rajab-2}}
 
{{صوت منتخب|13-rajab-2}}
  
چیزی که به رفقای‌عزیز می‌خواهم بگویم، این‌است که اوّل تشکّر از قدم‌های شما می‌کنم که این‌جا تشریف آوردید. امیدوارم که قدم‌هایتان در صراط، نلرزد. من امروز عیدی خواستم، برای شما هم خواستم، امیدوارم عیدی ما این‌باشد که خدای تبارک و تعالی علی {{علیه}} را به ما بدهد، علی {{علیه}} در دل شما باشد. اگر علی {{علیه}} را به تو داد، تمام خلقت را به تو داده‌است؛ اما اگر علی {{علیه}} نداشته‌باشی، بیچاره‌ای. بیشتر باسوادها می‌گویند: امروز امیرالمؤمنین {{علیه}} متولّد شد، به‌دنیا آمد. نه! حضرت ظاهر شد. چرا ظاهر شد؟ علی {{علیه}} که می‌فرماید: من با تمام انبیاء آمدم، با پیامبر آخرالزّمان {{صلی}} آشکارا آمدم؛  
+
چیزی که به رفقای‌عزیز می‌خواهم بگویم، این‌است که اوّل تشکّر از قدم‌های شما می‌کنم که این‌جا تشریف آوردید. امیدوارم که قدم‌هایتان در صراط، نلرزد. من امروز عیدی خواستم، برای شما هم خواستم، امیدوارم عیدی ما این‌باشد که خدای تبارک و تعالی علی {{علیه}} را به ما بدهد، علی {{علیه}} در دل شما باشد. اگر علی {{علیه}} را به تو داد، تمام خلقت را به تو داده‌است؛ اما اگر علی {{علیه}} نداشته‌باشی، بیچاره‌ای. بیشتر باسوادها می‌گویند: امروز امیرالمؤمنین {{علیه}} متولّد شد، به‌دنیا آمد. نه! حضرت ظاهر شد. چرا ظاهر شد؟ امیرالمؤمنین علی {{علیه}} می‌فرماید: من با تمام انبیاء آمدم، با پیامبر آخرالزّمان {{صلی}} آشکارا آمدم؛ پس امیرالمؤمنین {{علیه}} بوده، حالا این چیست؟ این‌هم درست‌است، نمی‌خواهیم بگوییم نادرست است؛ اما خدا یک مقصدی داشته، مقصدش امیرالمؤمنین علی {{علیه}} است.
  
امیرالمؤمنین {{علیه}} که بوده، پس این چیست؟ این‌هم درست‌است، نمی‌خواهیم بگوییم نادرست است؛ اما خدا یک مقصدی داشته، مقصدش امیرالمؤمنین علی {{علیه}} است.
+
توجّه بفرمایید! خدای تبارک و تعالی آن روزی که به ابراهیم «خلیل‌الله» گفت: خانه را بساز! مقصد داشت؛ اگرنه شما از آن قدیمی‌ها که با شتر می‌رفتند، بپرسید! این‌خانه، یک‌جایی بود که فقط الاغ می‌توانست آن‌جا برود. این‌جوری نبود که! یک پیچ این‌جوری داشت. ابراهیم گفت: خدایا! چه‌کسی این‌جا می‌آید؟! خدا گفت: ابراهیم! ندا بده! ابراهیم یک ندا به تمام ذرّات داد. آن‌هایی که لبّیک گفتند، به مکّه می‌روند؛ پس خدا که این‌خانه را ساخته، مقصد دارد. {{توضیح|شما هم که یک‌خانه می‌سازی، مقصد داری؛ اما عزیز من! با خون فقرا خانه نساز! با غش در معامله خانه نساز! این‌خانه که می‌سازی، ببین چیست؟ دارد به تو چه می‌گوید؟ آجرهایش چه می‌گوید؟ سنگش چه می‌گوید؟ می‌گوید: چرا مال فقرا را این‌جا آوردی و من را اسیر کردی؟! جواب خدا را چه می‌دهی؟!}}
  
حالا توجّه بفرمایید! خدای تبارک و تعالی آن روزی که به ابراهیم «خلیل‌الله» گفت: خانه را بساز! مقصد داشت؛ اگرنه شما از آن قدیمی‌ها که با شتر می‌رفتند، بپرسید! این‌خانه، یک‌جایی بود که فقط الاغ می‌توانست آن‌جا برود. این‌جوری نبود که! یک پیچ این‌جوری داشت. ابراهیم گفت: خدایا! چه‌کسی این‌جا می‌آید؟! خدا گفت: ابراهیم! ندا بده! ابراهیم یک ندا به تمام ذرّات داد. آن‌هایی که لبّیک گفتند، به مکّه می‌روند؛ پس خدا که این‌خانه را ساخته، مقصد دارد. {{توضیح|شما هم که یک‌خانه می‌سازی، مقصد داری؛ اما عزیز من! با خون فقرا خانه نساز! با غش در معامله خانه نساز! این‌خانه که می‌سازی، ببین چیست؟ دارد به تو چه می‌گوید؟ آجرهایش چه می‌گوید؟ سنگش چه می‌گوید؟ می‌گوید: چرا مال فقرا را این‌جا آوردی و من را اسیر کردی؟! جواب خدا را چه می‌دهی؟!}}
+
رفقای‌عزیز! حرف‌های من یک‌قدری تازه است، حرف‌های من به‌غیر از بعضی منبری‌هاست؛ یک‌وقت القای خداست. دلم می‌خواهد توجّه بفرمایید! حالا این‌خانه را ساخته، به مریم می‌گوید: {{روایت|«اُخرُج!»}} اما به فاطمه بنت‌اسد می‌گوید: داخل شو! بعضی‌ها مغزشان گنجشکی است، می‌گویند: ایشان غُلوّ می‌کند! غُلوّ یعنی‌چه؟ باباجانِ من! من هنوز جرأت نکردم که قدری وصف علی {{علیه}} را بکنم. امروز به حول و قوّه خدا، به کمک زهرای‌عزیز {{علیها}} می‌کنم. {{ارجاع|[[سیزده رجب 84]]}} حالا فاطمه بنت‌اسد {{علیها}} کنار کعبه حاضر شد. بعضی‌ها می‌گویند: درد داشت، فاطمه درد نداشت؛ دارد می‌گوید: خدایا! مشکل مرا حلّ کن!  
 
 
رفقای‌عزیز! حرف‌های من یک‌قدری تازه است، حرف‌های من به‌غیر از بعضی منبری‌هاست؛ یک‌وقت القای خداست. دلم می‌خواهد توجّه بفرمایید! حالا این‌خانه را ساخته، به مریم می‌گوید: {{روایت|«اُخرُج!»}} اما به فاطمه بنت‌اسد می‌گوید: داخل شو! بعضی‌ها مغزشان گنجشکی است، می‌گویند: ایشان غُلوّ می‌کند! غُلوّ یعنی‌چه؟ باباجانِ من! من هنوز جرأت نکردم که قدری وصف علی {{علیه}} را بکنم. امروز به حول و قوّه خدا، به کمک زهرای‌عزیز می‌کنم. {{ارجاع|سیزده‌رجب 84}} حالا فاطمه بنت‌اسد کنار کعبه حاضر شد. بعضی‌ها می‌گویند: درد داشت، فاطمه درد نداشت؛ دارد می‌گوید: خدایا! مشکل مرا حلّ کن!  
 
  
 
{{شعر}}
 
{{شعر}}
سطر ۱۹: سطر ۱۷:
 
{{پایان شعر}}
 
{{پایان شعر}}
  
حالا متحیّر است، آخر چه‌کار کند؟ فوراً امیرالمؤمنین علی «علیه‌السلام» فرمود: مادرجان! غصّه نخور! مکان برایت درست می‌کنم؛ اشاره کرد، دیوار شکافته‌شد. {{ارجاع|سیزده‌رجب 92 و کتاب انتقاد}} الآن هم جایش هست. چه‌کسی به دیوار جان داد و گفت: برو آن‌طرف؟ مگر دیوار جان دارد که این‌طرف برود و این‌جا بیاید؟ مگر اتوماتیک است؟! آیا می‌فهمی یعنی‌چه؟ یعنی دارد به‌دنیا، نه دنیا؛ به تمام خلقت، اعلام می‌کند: من که علی {{علیه}} هستم، از هیچ‌دری داخل نمی‌روم، مگر از در خدا. ممکن بود که علی {{علیه}} از در داخل شود، آن در هم مسدود شد. سه‌روز همه مردم مکّه هیجان می‌کردند. مگر علی {{علیه}} از هر دری داخل می‌شود؟! به تو هم می‌گوید: آقا! {{روایت|«أنا مدینة‌العلم، علی بابُها»}} از این در بیا داخل! چرا از در خلق داخل می‌شوی؟ چرا از درِ هوا داخل می‌شوی؟ چرا از درِ هوس داخل می‌شوی؟ چرا از درِ فکر خودت داخل می‌شوی؟ از درِ علی {{علیه}} بیا! علی {{علیه}} از هیچ دری داخل نرفته، تو هم از درِ علی بیا! چرا از در خلق می‌روی؟ {{ارجاع|سیزده رجب 84}}  
+
حالا متحیّر است، آخر چه‌کار کند؟ فوراً امیرالمؤمنین علی «علیه‌السلام» فرمود: مادرجان! غصّه نخور! مکان برایت درست می‌کنم؛ اشاره کرد، دیوار شکافته‌شد. {{ارجاع|[[سیزده رجب 92]] و کتاب [[انتقاد؛ محبت امیرالمؤمنین، نجات بشریت]]}} الآن هم جایش هست. چه‌کسی به دیوار جان داد و گفت: برو آن‌طرف؟ مگر دیوار جان دارد که این‌طرف برود و این‌جا بیاید؟ مگر اتوماتیک است؟! آیا می‌فهمی یعنی‌چه؟ یعنی دارد به‌دنیا، نه دنیا؛ به تمام خلقت، اعلام می‌کند: من که علی {{علیه}} هستم، از هیچ‌دری داخل نمی‌روم، مگر از درِ خدا. ممکن بود که علی {{علیه}} از در داخل شود؛ اما آن در هم مسدود شد. سه‌روز همه مردم مکّه هیجان می‌کردند. مگر علی {{علیه}} از هر دری داخل می‌شود؟! دارد  به تو هم می‌گوید: آقا! {{روایت|«أنا مدینة‌العلم، علی بابُها»}} از این در بیا داخل! چرا از درِ خلق داخل می‌شوی؟ چرا از درِ هوا داخل می‌شوی؟ چرا از درِ هوس داخل می‌شوی؟ چرا از درِ فکر خودت داخل می‌شوی؟ از درِ علی {{علیه}} بیا! علی {{علیه}} از هیچ دری داخل نرفته، تو هم از درِ علی بیا! چرا از درِ خلق می‌روی؟ {{ارجاع|[[سیزده رجب 84]]}}  
  
جبرئیل هم از این در باید بیاید. رفقا! اگر از درِ دیگر بروید، به شما می‌گوید آی دزد! اگر از دیوار خانه شما بیایند بالا، می‌گویید: آی دزد! باید از درِ علی {{علیه}} بروی! جبرئیل از درِ علی {{علیه}} می‌رود. اگر صد دفعه، هزار دفعه به پیامبر {{صلی}} نازل می‌شد، دو هزار دفعه به علی {{علیه}} نازل می‌شد. من نمی‌دانم این علی {{علیه}} چیست؟! چه‌جور است که مردم نمی‌خواهند او را قبول کنند؟! {{ارجاع|نبوّت باید در اختیار ولایت باشد 84}}
+
جبرئیل هم از این در باید بیاید. رفقا! اگر از درِ دیگر بروید، به شما می‌گوید آی دزد! اگر از دیوار خانه شما بیایند بالا، می‌گویید: آی دزد! باید از درِ علی {{علیه}} بروی! جبرئیل از درِ علی {{علیه}} می‌رود. اگر صد دفعه، هزار دفعه به پیامبر {{صلی}} نازل می‌شد، دو هزار دفعه به علی {{علیه}} نازل می‌شد. من نمی‌دانم این علی {{علیه}} چیست؟! چه‌جور است که مردم نمی‌خواهند او را قبول کنند؟! {{ارجاع|[[نبوت باید در اختیار ولایت باشد]] 84}}
  
 
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]]
 
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]]
  
 
{{یا علی}}
 
{{یا علی}}
 
+
==ارجاعات==
[[رده: منتخب 1402]]
+
[[رده: منتخب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۱

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱]

چیزی که به رفقای‌عزیز می‌خواهم بگویم، این‌است که اوّل تشکّر از قدم‌های شما می‌کنم که این‌جا تشریف آوردید. امیدوارم که قدم‌هایتان در صراط، نلرزد. من امروز عیدی خواستم، برای شما هم خواستم، امیدوارم عیدی ما این‌باشد که خدای تبارک و تعالی علی (علیه‌السلام) را به ما بدهد، علی (علیه‌السلام) در دل شما باشد. اگر علی (علیه‌السلام) را به تو داد، تمام خلقت را به تو داده‌است؛ اما اگر علی (علیه‌السلام) نداشته‌باشی، بیچاره‌ای. بیشتر باسوادها می‌گویند: امروز امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) متولّد شد، به‌دنیا آمد. نه! حضرت ظاهر شد. چرا ظاهر شد؟ امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: من با تمام انبیاء آمدم، با پیامبر آخرالزّمان (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آشکارا آمدم؛ پس امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بوده، حالا این چیست؟ این‌هم درست‌است، نمی‌خواهیم بگوییم نادرست است؛ اما خدا یک مقصدی داشته، مقصدش امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) است.

توجّه بفرمایید! خدای تبارک و تعالی آن روزی که به ابراهیم «خلیل‌الله» گفت: خانه را بساز! مقصد داشت؛ اگرنه شما از آن قدیمی‌ها که با شتر می‌رفتند، بپرسید! این‌خانه، یک‌جایی بود که فقط الاغ می‌توانست آن‌جا برود. این‌جوری نبود که! یک پیچ این‌جوری داشت. ابراهیم گفت: خدایا! چه‌کسی این‌جا می‌آید؟! خدا گفت: ابراهیم! ندا بده! ابراهیم یک ندا به تمام ذرّات داد. آن‌هایی که لبّیک گفتند، به مکّه می‌روند؛ پس خدا که این‌خانه را ساخته، مقصد دارد. (شما هم که یک‌خانه می‌سازی، مقصد داری؛ اما عزیز من! با خون فقرا خانه نساز! با غش در معامله خانه نساز! این‌خانه که می‌سازی، ببین چیست؟ دارد به تو چه می‌گوید؟ آجرهایش چه می‌گوید؟ سنگش چه می‌گوید؟ می‌گوید: چرا مال فقرا را این‌جا آوردی و من را اسیر کردی؟! جواب خدا را چه می‌دهی؟!)

رفقای‌عزیز! حرف‌های من یک‌قدری تازه است، حرف‌های من به‌غیر از بعضی منبری‌هاست؛ یک‌وقت القای خداست. دلم می‌خواهد توجّه بفرمایید! حالا این‌خانه را ساخته، به مریم می‌گوید: «اُخرُج!» اما به فاطمه بنت‌اسد می‌گوید: داخل شو! بعضی‌ها مغزشان گنجشکی است، می‌گویند: ایشان غُلوّ می‌کند! غُلوّ یعنی‌چه؟ باباجانِ من! من هنوز جرأت نکردم که قدری وصف علی (علیه‌السلام) را بکنم. امروز به حول و قوّه خدا، به کمک زهرای‌عزیز (علیهاالسلام) می‌کنم. [۲] حالا فاطمه بنت‌اسد (علیهاالسلام) کنار کعبه حاضر شد. بعضی‌ها می‌گویند: درد داشت، فاطمه درد نداشت؛ دارد می‌گوید: خدایا! مشکل مرا حلّ کن!

متحیّرم چه خوانمشَه مُلکِ لافتی را

حالا متحیّر است، آخر چه‌کار کند؟ فوراً امیرالمؤمنین علی «علیه‌السلام» فرمود: مادرجان! غصّه نخور! مکان برایت درست می‌کنم؛ اشاره کرد، دیوار شکافته‌شد. [۳] الآن هم جایش هست. چه‌کسی به دیوار جان داد و گفت: برو آن‌طرف؟ مگر دیوار جان دارد که این‌طرف برود و این‌جا بیاید؟ مگر اتوماتیک است؟! آیا می‌فهمی یعنی‌چه؟ یعنی دارد به‌دنیا، نه دنیا؛ به تمام خلقت، اعلام می‌کند: من که علی (علیه‌السلام) هستم، از هیچ‌دری داخل نمی‌روم، مگر از درِ خدا. ممکن بود که علی (علیه‌السلام) از در داخل شود؛ اما آن در هم مسدود شد. سه‌روز همه مردم مکّه هیجان می‌کردند. مگر علی (علیه‌السلام) از هر دری داخل می‌شود؟! دارد به تو هم می‌گوید: آقا! «أنا مدینة‌العلم، علی بابُها» از این در بیا داخل! چرا از درِ خلق داخل می‌شوی؟ چرا از درِ هوا داخل می‌شوی؟ چرا از درِ هوس داخل می‌شوی؟ چرا از درِ فکر خودت داخل می‌شوی؟ از درِ علی (علیه‌السلام) بیا! علی (علیه‌السلام) از هیچ دری داخل نرفته، تو هم از درِ علی بیا! چرا از درِ خلق می‌روی؟ [۲]

جبرئیل هم از این در باید بیاید. رفقا! اگر از درِ دیگر بروید، به شما می‌گوید آی دزد! اگر از دیوار خانه شما بیایند بالا، می‌گویید: آی دزد! باید از درِ علی (علیه‌السلام) بروی! جبرئیل از درِ علی (علیه‌السلام) می‌رود. اگر صد دفعه، هزار دفعه به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل می‌شد، دو هزار دفعه به علی (علیه‌السلام) نازل می‌شد. من نمی‌دانم این علی (علیه‌السلام) چیست؟! چه‌جور است که مردم نمی‌خواهند او را قبول کنند؟! [۴]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه