منتخب: زیارت امام‌حسین: تفاوت بین نسخه‌ها

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
جز (جایگزینی متن - ']]]' به ']]')
 
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بسم الله}}
 
{{بسم الله}}
  
'''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته'''
+
'''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته'''
  
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است، حضرت‌زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.'''
+
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است، حضرت‌ زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌ باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.'''
 
==گفتار متقی {{ارجاع|سخنرانی [[تذکر 82]] (دقیقه 15) و [[ضایعات]] 80 (دقیقه 50) و [[نیمه شعبان 83]] (دقیقه 9) و [[شناخت فامیل]] 86 (دقیقه 34) و [[برخورد]] (دقیقه 46)}}==
 
==گفتار متقی {{ارجاع|سخنرانی [[تذکر 82]] (دقیقه 15) و [[ضایعات]] 80 (دقیقه 50) و [[نیمه شعبان 83]] (دقیقه 9) و [[شناخت فامیل]] 86 (دقیقه 34) و [[برخورد]] (دقیقه 46)}}==
 +
<section begin="گفتار متقی" />
 
{{صوت منتخب|zyarate-imam-hossein-}}
 
{{صوت منتخب|zyarate-imam-hossein-}}
  
روایت داریم: هر کسی امام‌حسین {{علیه}} را زیارت کند، خدا را در عرش زیارت کرده‌است. مگر خدا در عرش است؟ نه! عرش محل فرمان است، از آن‌جا نازل می‌شود؛ می‌گوید: اگر زیارت کردی، باید با فرمانِ ائمه {{علیهم}} زیارت کنی. {{ارجاع|[[تذکر 82]]}} زیارت امام‌حسین {{علیه}} نه این‌که خدا را در عرش زیارت کنی، تمام خلقت را زیارت می‌کنی؛ اما شرطش این‌است که مؤمن باشی. «لا إله إلّا الله حصنی، فمن دخل حصنی أمِنَ مِن عذابی بشرطها و شروطها و أنا مِن شروطها» هر کاری را باید با امر بکنید، کربلا بروید! خیلی ثواب دارد! گرد و غبار جاده امام‌حسین {{علیه}} به شما بنشیند، جهنّم نمی‌روید؛ اما انسان باشید، نه حیوان. {{ارجاع|[[اربعین 86؛ تذکر درباره عبادت]]}}  
+
روایت داریم: هر کسی امام‌ حسین {{علیه}} را زیارت کند، خدا را در عرش زیارت کرده‌ است. مگر خدا در عرش است؟ نه! عرش محل فرمان است، از آن‌جا نازل می‌شود؛ می‌گوید: اگر زیارت کردی، باید با فرمانِ ائمه {{علیهم}} زیارت کنی. {{ارجاع|[[تذکر 82]]}} زیارت امام‌ حسین {{علیه}} نه این‌که خدا را در عرش زیارت کنی، تمام خلقت را زیارت می‌کنی؛ اما شرطش این‌ است که مؤمن باشی. {{روایت|«لا إله إلّا الله حصنی، فمن دخل حصنی أمِنَ مِن عذابی بشرطها و شروطها و أنا مِن شروطها»}} هر کاری را باید با امر بکنید، کربلا بروید! خیلی ثواب دارد! گرد و غبار جاده امام‌ حسین {{علیه}} به شما بنشیند، جهنّم نمی‌روید؛ اما انسان باشید، نه حیوان. {{ارجاع|[[اربعین 86؛ تذکر درباره عبادت]]}}  
  
یک یهودی نذر کرد که وقتی بچّه‌اش بزرگ شد، راه‌زنِ قافله امام‌حسین {{علیه}} بشود؛ یعنی از قافله‌هایی که به زیارت می‌رفتند، دزدی کند. حالا آن پسر بزرگ شد، پدرش از مادرش اجازه گرفت و او را برای این‌کار تمرین داد؛ اما به او گفت: باباجان! اگر تعداد قافله‌ها خیلی زیاد بود نرو! اگر دو سه تا قافله بود، بلند شو و آن‌ها را لُخت کن. پسر گفت: پدرجان! چشم! در یک پناهی رفت و خوابید، یک‌دفعه خواب دید که قیامت است و خیلی وضعش بد است! اما از جانب خدا امر شد که گرد و غبار جاده حسینم به او نشسته، من او را نمی‌سوزانم. وقتی از خواب بیدار شد، مسلمان شد؛ ببین، گرد و غبار جاده امام‌حسین {{علیه}} هم نجات‌دهنده است. {{ارجاع|[[شناخت فامیل]] 86}}
+
یک یهودی نذر کرد که وقتی بچّه‌اش بزرگ شد، راه‌زنِ قافله امام‌ حسین {{علیه}} بشود؛ یعنی از قافله‌هایی که به زیارت می‌رفتند، دزدی کند. حالا آن پسر بزرگ شد، پدرش از مادرش اجازه گرفت و او را برای این‌ کار تمرین داد؛ اما به او گفت: باباجان! اگر تعداد قافله‌ها خیلی زیاد بود نرو! اگر دو سه تا قافله بود، بلند شو و آن‌ها را لُخت کن. پسر گفت: پدرجان! چشم! در یک پناهی رفت و خوابید، یک‌ دفعه خواب دید که قیامت است و خیلی وضعش بد است! اما از جانب خدا امر شد که گرد و غبار جاده حسینم به او نشسته، من او را نمی‌سوزانم. وقتی از خواب بیدار شد، مسلمان شد؛ ببین، گرد و غبار جاده امام‌ حسین {{علیه}} هم نجات‌ دهنده است. {{ارجاع|[[شناخت فامیل]] 86}}
  
در دنیا هر کاری با امر نباشد اشتباه‌است، حتی اگر نماز، روزه، حجّ و زیارت امام‌حسین {{علیه}} باشد. {{ارجاع|[[افشای شیعه]] 84}} زیارت امام‌حسین که این‌همه ثواب دارد، چرا آن‌را واجب نکرده؛ اما مکّه را واجب کرده‌است؟ خدا می‌گوید: اشخاصی که دارا هستند و مستطیع می‌شوند، باید به مکّه بروند؛ برای این‌که متنبّه شوند، تکبّرشان کم شود، دارد آن‌ها را ادب می‌کند، تربیت می‌کند که آن‌جا باید مُحرم باشند، حقّ ندارند تا حتّی یک پشه را بکُشند، در آن‌جا آن‌ها را عدالت‌فرسا می‌کند. {{ارجاع|[[ضایعات]] 80}}
+
در دنیا هر کاری با امر نباشد اشتباه‌ است، حتّی اگر نماز، روزه، حجّ و زیارت امام‌ حسین {{علیه}} باشد. {{ارجاع|[[افشای شیعه]] 84}} زیارت امام‌ حسین که این‌ همه ثواب دارد، چرا آن‌ را واجب نکرده؛ اما مکّه را واجب کرده‌ است؟ خدا می‌گوید: اشخاصی که دارا هستند و مستطیع می‌شوند، باید به مکّه بروند؛ برای این‌که متنبّه شوند، تکبّرشان کم شود، دارد آن‌ها را ادب می‌کند، تربیت می‌کند که آن‌جا باید مُحرم باشند، حقّ ندارند تاحتّی یک پشه را بکُشند، در آن‌جا آن‌ها را عدالت‌فرسا می‌کند. {{ارجاع|[[ضایعات]] 80}}
  
چرا زیارت امام‌حسین {{علیه}} مستحب است؟ برای این‌که در راه مشکل پیدا نکنید، شما الآن که می‌خواهید به زیارت بروید، چقدر آن‌جا فساد می‌بینید! چقدر زن و مرد قاطی‌اند! مگر پیامبر {{صلی}} نمی‌فرماید که هر کجا زن و مرد قاطی هستند، عذاب خدا نازل می‌شود؟ پس شما در عذاب خدا رفته‌اید. چه ارتباطی با امام‌زمان {{عج}} دارید؟! {{ارجاع|[[نیمه شعبان 83]]}}
+
چرا زیارت امام‌ حسین {{علیه}} مستحبّ است؟ برای این‌که در راه مشکل پیدا نکنید، شما الآن که می‌خواهید به زیارت بروید، چقدر آن‌جا فساد می‌بینید! چقدر زن و مرد قاطی‌اند! مگر پیامبر {{صلی}} نمی‌فرماید که هر کجا زن و مرد قاطی هستند، عذاب خدا نازل می‌شود؟ پس شما در عذاب خدا رفته‌اید. چه ارتباطی با امام‌ زمان {{عج}} دارید؟! {{ارجاع|[[نیمه شعبان 83]]}}
  
وقتی به کربلا رفتم، به امام‌حسین {{علیه}} گفتم: حسین‌جان! مرا نگهدار! اگر می‌خواهم از خودم حرف بزنم، تو را به حقّ مادرت‌زهرا {{علیها}} مرا لال کن! {{ارجاع|[[شناخت خلق]] 86}} خدا می‌داند این‌قدر التماس به امام‌حسین {{علیه}} کردم، حسین‌جان! نه باغ می‌خواهم و نه دنیا، دلم می‌خواهد که اجازه بدهی قدری مادرت‌زهرا {{علیها}} را افشا کنم؛ آن‌وقت تمام حقیقت عالم را به‌من داده‌ای. {{ارجاع|[[شناخت امام‌زمان]] 85}}
+
{{درباره متقی|وقتی به کربلا رفتم، به امام‌ حسین {{علیه}} گفتم: حسین‌جان! مرا نگهدار! اگر می‌خواهم از خودم حرف بزنم، تو را به حقّ مادرت‌ زهرا {{علیها}} مرا لال کن!}} {{ارجاع|[[شناخت خلق]] 86}} {{درباره متقی|خدا می‌داند این‌قدر التماس به امام‌ حسین {{علیه}} کردم، حسین‌جان! نه باغ می‌خواهم و نه دنیا، دلم می‌خواهد که اجازه بدهی قدری مادرت‌ زهرا {{علیها}} را افشاء کنم؛ آن‌وقت تمام حقیقت عالم را به‌من داده‌ای.}} {{ارجاع|[[شناخت امام‌زمان]] 85}}
  
زیر قُبّه امام‌حسین {{علیه}} رفتم و گفتم: خدایا! به حقّ آن راهی که امام‌حسین {{علیه}} رفت، راهش خیلی مهمّ است! یکی این‌که من هر کجا می‌خواهم از دنیا بروم، با ولایت امیرالمؤمنین {{علیه}} باشم! یکی هم گفتم: آقاجان! شیطان را از ما دور کن! اگر ما را رها کنی گناه می‌کنیم و یکی هم گفتم این‌قدر به‌من بده که دستم جلوی مردم دراز نباشد، مرا محتاج خلق نکن! {{ارجاع|برخورد 83}}
+
{{درباره متقی|زیر قُبّه امام‌ حسین {{علیه}} رفتم و گفتم: خدایا! به حقّ آن راهی که امام‌ حسین {{علیه}} رفت، راهش خیلی مهمّ است! یکی این‌که من هر کجا می‌خواهم از دنیا بروم، با ولایت امیرالمؤمنین {{علیه}} باشم! یکی هم گفتم: آقاجان! شیطان را از ما دور کن! اگر ما را رها کنی، گناه می‌کنیم و یکی هم گفتم این‌قدر به‌ من بده که دستم جلوی مردم دراز نباشد، مرا محتاج خلق نکن!}} {{ارجاع|برخورد 83}}
  
 
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]]
 
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]]
  
 
{{یا علی}}
 
{{یا علی}}
 
+
<section end="گفتار متقی" />
[[رده: منتخب 1401]]
+
[[رده: منتخب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۴

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است، حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌ باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی [۱]

روایت داریم: هر کسی امام‌ حسین (علیه‌السلام) را زیارت کند، خدا را در عرش زیارت کرده‌ است. مگر خدا در عرش است؟ نه! عرش محل فرمان است، از آن‌جا نازل می‌شود؛ می‌گوید: اگر زیارت کردی، باید با فرمانِ ائمه (علیهم‌السلام) زیارت کنی. [۲] زیارت امام‌ حسین (علیه‌السلام) نه این‌که خدا را در عرش زیارت کنی، تمام خلقت را زیارت می‌کنی؛ اما شرطش این‌ است که مؤمن باشی. «لا إله إلّا الله حصنی، فمن دخل حصنی أمِنَ مِن عذابی بشرطها و شروطها و أنا مِن شروطها» هر کاری را باید با امر بکنید، کربلا بروید! خیلی ثواب دارد! گرد و غبار جاده امام‌ حسین (علیه‌السلام) به شما بنشیند، جهنّم نمی‌روید؛ اما انسان باشید، نه حیوان. [۳]

یک یهودی نذر کرد که وقتی بچّه‌اش بزرگ شد، راه‌زنِ قافله امام‌ حسین (علیه‌السلام) بشود؛ یعنی از قافله‌هایی که به زیارت می‌رفتند، دزدی کند. حالا آن پسر بزرگ شد، پدرش از مادرش اجازه گرفت و او را برای این‌ کار تمرین داد؛ اما به او گفت: باباجان! اگر تعداد قافله‌ها خیلی زیاد بود نرو! اگر دو سه تا قافله بود، بلند شو و آن‌ها را لُخت کن. پسر گفت: پدرجان! چشم! در یک پناهی رفت و خوابید، یک‌ دفعه خواب دید که قیامت است و خیلی وضعش بد است! اما از جانب خدا امر شد که گرد و غبار جاده حسینم به او نشسته، من او را نمی‌سوزانم. وقتی از خواب بیدار شد، مسلمان شد؛ ببین، گرد و غبار جاده امام‌ حسین (علیه‌السلام) هم نجات‌ دهنده است. [۴]

در دنیا هر کاری با امر نباشد اشتباه‌ است، حتّی اگر نماز، روزه، حجّ و زیارت امام‌ حسین (علیه‌السلام) باشد. [۵] زیارت امام‌ حسین که این‌ همه ثواب دارد، چرا آن‌ را واجب نکرده؛ اما مکّه را واجب کرده‌ است؟ خدا می‌گوید: اشخاصی که دارا هستند و مستطیع می‌شوند، باید به مکّه بروند؛ برای این‌که متنبّه شوند، تکبّرشان کم شود، دارد آن‌ها را ادب می‌کند، تربیت می‌کند که آن‌جا باید مُحرم باشند، حقّ ندارند تاحتّی یک پشه را بکُشند، در آن‌جا آن‌ها را عدالت‌فرسا می‌کند. [۶]

چرا زیارت امام‌ حسین (علیه‌السلام) مستحبّ است؟ برای این‌که در راه مشکل پیدا نکنید، شما الآن که می‌خواهید به زیارت بروید، چقدر آن‌جا فساد می‌بینید! چقدر زن و مرد قاطی‌اند! مگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نمی‌فرماید که هر کجا زن و مرد قاطی هستند، عذاب خدا نازل می‌شود؟ پس شما در عذاب خدا رفته‌اید. چه ارتباطی با امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) دارید؟! [۷]

وقتی به کربلا رفتم، به امام‌ حسین (علیه‌السلام) گفتم: حسین‌جان! مرا نگهدار! اگر می‌خواهم از خودم حرف بزنم، تو را به حقّ مادرت‌ زهرا (علیهاالسلام) مرا لال کن! [۸] خدا می‌داند این‌قدر التماس به امام‌ حسین (علیه‌السلام) کردم، حسین‌جان! نه باغ می‌خواهم و نه دنیا، دلم می‌خواهد که اجازه بدهی قدری مادرت‌ زهرا (علیهاالسلام) را افشاء کنم؛ آن‌وقت تمام حقیقت عالم را به‌من داده‌ای. [۹]

زیر قُبّه امام‌ حسین (علیه‌السلام) رفتم و گفتم: خدایا! به حقّ آن راهی که امام‌ حسین (علیه‌السلام) رفت، راهش خیلی مهمّ است! یکی این‌که من هر کجا می‌خواهم از دنیا بروم، با ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) باشم! یکی هم گفتم: آقاجان! شیطان را از ما دور کن! اگر ما را رها کنی، گناه می‌کنیم و یکی هم گفتم این‌قدر به‌ من بده که دستم جلوی مردم دراز نباشد، مرا محتاج خلق نکن! [۱۰]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه