منتخب: عید فطر: تفاوت بین نسخه‌ها

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
(تمیزکاری متن و اصلاح نیم فاصله)
 
جز (جایگزینی متن - 'رده: منتخب 1402' به 'رده: منتخب')
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بسم الله}}
 
{{بسم الله}}
  
'''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته'''
+
'''السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته'''
  
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرت‌زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.'''
+
'''امیرالمؤمنین علی {{علیه}} کفواً أحد است. حضرت‌ زهرا {{علیها}} کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌ باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.'''
{{#tag: html|
+
==گفتار متقی{{ارجاع|[[شناخت عید]] 76 (دقیقه 7) و [[عید فطر 92]] (دقیقه 11 و 13 و 18)}}==
<h2>گفتار متقی{{ارجاع|[[شناخت عید]] 76 (دقیقه 7) و [[عید فطر 92]] (دقیقه 11 و 13 و 18)}}</h2>
+
{{صوت منتخب|eyde-fetr}}
<audio controls>
 
<source src="https://www. velayateali. com/Resource/audio/eyde-fetr. txt" type="audio/mpeg">
 
</audio>
 
}}
 
  
چرا عید فطر می‌گیریم؟ برای این عید می‌گیریم که یک‌ماه اطاعت خدا را کردیم؛ حالا مُزد می‌خواهیم، پاداش می‌خواهیم، خدا می‌گوید: بیا من به تو پاداش بدهم، من میزبانت هستم. خدا میزبان کیست؟ میزبان ولایت است. خدا می‌داند این مطلب چه به‌سر من آورده؟! چندین‌سال است که این مطلب از قلب من بیرون نمی‌رود. یک نفری که تمام امام‌جماعت‌ها به امر او باید باشند، یک‌آدم عادی که نیست، اسمش را نمی‌آورم. ما یک‌سال، آن‌جا مسجد امام رفتیم که نماز بخوانیم، دیدیم ایشان از دو عید فطر و قربان گفت، اما اصلاً اسم عید غدیر را نیاورد. بعد دیدیم که ما آن‌جا به او بگوییم، درست نیست؛ چون‌که جمعیت خیلی زیاد است، گفتیم که مبادا به آبرویش لطمه بخورد. پیش وزیر مشاورش رفتیم که همه تأسیسه دست او بود. به او گفتم: من یک‌دفعه با این‌شخص نان و نمک خوردیم، شما ما را دعوت کردید، در یک کاسه چیز خوردیم؛ یا جواب به‌من بدهد یا سُنّی‌زده‌اش می‌کنم. من می‌خواهم از این‌شخص سؤال کنم: تو که می‌گویی که این عیدها هست، ما عید قربان و عید فطر را قبول داریم؛ {{توضیح|خواهش می‌کنم، آقایان! توجه بفرمایید! ببینید من چه می‌گویم؟ تو را به دین‌تان! مرا نبینید، حرفم را ببینید! اگر این مطلب را می‌دانستند، چرا این حرف را نزدند؟!}} من از او سؤال کردم و گفتم: شما که می‌گویید این عید غدیر رسمی نیست، رسمی چه‌وقت بوده که این عید نبوده؟! آن‌زمان عید فطر و عید قربان عظمتی داشته، حالا هم دارد؛ اما عظمتش به ولایت است. مگر میلیاردها نفر عید نمی‌گیرند؟! چرا اهل‌آتش هستند؟! عید فطر و عید قربان، روحش عید غدیر است! ای مردی که چندین‌سال است تو درس خوانده‌ای! ادّعا هم می‌کنی، چرا به مردم نمی‌گویی؟! می‌گویی این عید رسمی نیست؟! عید قربان و عید فطر باید به عید غدیر اتصال باشد؛ وگرنه عیدی نیست! {{ارجاع|[[شناخت عید]] 76}}
+
چرا عید فطر می‌گیریم؟ برای این عید می‌گیریم که یک‌ ماه اطاعت خدا را کردیم؛ حالا مُزد می‌خواهیم، پاداش می‌خواهیم، خدا می‌گوید: بیا من به تو پاداش بدهم، من میزبانت هستم. خدا میزبان کیست؟ میزبان ولایت است. خدا می‌داند این مطلب چه به‌ سر من آورده؟! چندین‌ سال است که این مطلب از قلب من بیرون نمی‌رود. یک نفری که تمام امام‌ جماعت‌ها به امر او باید باشند، یک‌ آدم عادی که نیست، اسمش را نمی‌آورم. ما یک‌ سال، آن‌جا مسجد امام رفتیم که نماز بخوانیم، دیدیم ایشان از دو عید فطر و قربان گفت، اما اصلاً اسم عید غدیر را نیاورد. بعد دیدیم که ما آن‌جا به او بگوییم، درست نیست؛ چون‌که جمعیّت خیلی زیاد است، گفتیم که مبادا به آبرویش لطمه بخورد. پیش وزیر مشاورش رفتیم که همه تأسیسه دست او بود. به او گفتم: من یک‌ دفعه با این‌ شخص نان و نمک خوردیم، شما ما را دعوت کردید، در یک کاسه چیز خوردیم؛ یا جواب به‌ من بدهد یا سُنّی‌زده‌اش می‌کنم. من می‌خواهم از این‌ شخص سؤال کنم: تو که می‌گویی که این عیدها هست، ما عید قربان و عید فطر را قبول داریم؛ {{توضیح|خواهش می‌کنم، آقایان! توجّه بفرمایید! ببینید من چه می‌گویم؟ تو را به دین‌تان، مرا نبینید، حرفم را ببینید! اگر این مطلب را می‌دانستند، چرا این حرف را نزدند؟!}} من از او سؤال کردم و گفتم: شما که می‌گویید این عید غدیر رسمی نیست، رسمی چه‌وقت بوده که این عید نبوده؟! آن‌ زمان عید فطر و عید قربان عظمتی داشته، حالا هم دارد؛ اما عظمتش به ولایت است. مگر میلیاردها نفر عید نمی‌گیرند؟! چرا اهل‌ آتش هستند؟! عید فطر و عید قربان، روحش عید غدیر است! ای مردی که چندین‌ سال است تو درس خوانده‌ای! ادّعا هم می‌کنی، چرا به مردم نمی‌گویی؟! می‌گویی این عید رسمی نیست؟! عید قربان و عید فطر باید به عید غدیر اتّصال باشد؛ وگرنه عیدی نیست! {{ارجاع|[[شناخت عید]] 76}}
  
آیا عید تمام می‌شود؟ روایت داریم که ماه رمضانی‌ها را مذمت می‌کند و می‌گوید: در همین یک‌ماه خوب بودند، باقی‌اش دوباره همان کارهای زشت‌شان را انجام می‌دهند. عزیز من! اگر امیرالمؤمنین {{علیه}} را قبول داری، باید حرف او را قبول کنی. پیش امیرالمؤمنین {{علیه}} آمدند، گفتند: علی‌جان! ما از صدّیقین، علماء و فقهاء سؤال کردیم که در هفته چه روزی خوب است؟ می‌گویند: شب‌جمعه. در ماه، چه روزی؟ می‌گویند: اول‌ماه و در سال، شب‌قدر. امیرالمؤمنین {{علیه}} می‌فرماید: من که علی هستم، می‌گویم روزی که گناه نکرده‌باشید؛ عید یعنی این. عزیز من! امروز باید زهرا {{علیها}} به تو عیدی بدهد. امام‌زمان {{عج}} به تو عیدی بدهد، امیرالمؤمنین {{علیه}} به تو عیدی بدهد؛ یعنی بندگی تو را امضاء کند؛ آن‌وقت عید است. یک‌زمانی می‌گفتند: عید ما روزی بُوَد از پهلوی اسمی نباشد، گفتم: بگویید: عید ما روزی بُوَد از مشرکین اسمی نباشد؛ یعنی زمان امام‌زمان {{عج}}. ما داریم چه می‌گوییم؟! باید با فکر قدم بزنید. یک پرچم امر دست‌تان باشد، با آن قدم بزنید؛ هر کجا امر خدا و پیامبر {{صلی}} است، اطاعت کنید. خدا پا و چشم و دست را پیش شما امانت گذاشته، حکم رویش صادر کرده‌است. عزیزان من! نگاه به‌قرآن، به متقی و پدر و مادرتان بکنید. جای دیگری را نگاه نکنید، خدا چشم‌تان را پُر از آتش می‌کند. مگر پسر عباس نبود که نزد پیامبر {{صلی}} آمد تا مسأله‌ای سراغ بگیرد؟! پسر عباس نگاه کرد، پیامبر {{صلی}} فرمود: ای پسر عباس! خدا چشمت را پر از آتش می‌کند! یک‌نگاه کرده، تو در تلویزیون و ویدئو به چند نفر نگاه می‌کنی؟! حالا دستگاه‌های دیگری هم آمده، هر روز خارجی‌ها برای شما یک‌چیز جدیدی به‌وجود می‌آورند؛ دنبالش نروید! مگر اعتقاد به آخرت ندارید؟! دست از این کارهایتان بردارید! امروز که روز عید است، قرارداد کنید که دیگر این‌کارها را نکنید؛ با امام‌زمان {{عج}} شرط کنید و دل امام‌زمان {{عج}} را خوش کنید. {{ارجاع|[[عید فطر 92]] و [[وابستگی]] 86}}
+
آیا عید تمام می‌شود؟ روایت داریم که ماه رمضانی‌ها را مذمّت می‌کند و می‌گوید: در همین یک‌ ماه خوب بودند، باقی‌اش دوباره همان کارهای زشت‌شان را انجام می‌دهند. عزیز من! اگر امیرالمؤمنین {{علیه}} را قبول داری، باید حرف او را قبول کنی. پیش امیرالمؤمنین {{علیه}} آمدند، گفتند: علی‌جان! ما از صدّیقین، علماء و فقهاء سؤال کردیم که در هفته چه روزی خوب است؟ می‌گویند: شب‌ جمعه. در ماه، چه روزی؟ می‌گویند: اوّل‌ ماه و در سال، شب‌ قدر. امیرالمؤمنین {{علیه}} می‌فرماید: من که علی هستم، می‌گویم روزی که گناه نکرده‌ باشی؛ عید یعنی این.  
 +
 
 +
عزیز من! امروز باید زهرا {{علیها}} به تو عیدی بدهد. امام‌ زمان {{عج}} به تو عیدی بدهد، امیرالمؤمنین {{علیه}} به تو عیدی بدهد؛ یعنی بندگی تو را امضاء کند؛ آن‌وقت عید است. یک‌ زمانی می‌گفتند: عید ما روزی بُوَد از پهلوی اسمی نباشد، گفتم: بگویید: عید ما روزی بُوَد از مشرکین اسمی نباشد؛ یعنی زمان امام‌ زمان {{عج}}. ما داریم چه می‌گوییم؟! باید با فکر قدم بزنید. یک پرچم امر دست‌تان باشد، با آن قدم بزنید؛ هر کجا امر خدا و پیامبر {{صلی}} است، اطاعت کنید. خدا پا و چشم و دست را پیش شما امانت گذاشته، حکم رویش صادر کرده‌ است. عزیزان من! نگاه به‌ قرآن، به متقی و پدر و مادرتان بکنید. جای دیگری را نگاه نکنید، خدا چشم‌تان را پُر از آتش می‌کند. مگر پسر عباس نبود که نزد پیامبر {{صلی}} آمد تا مسئله‌ای سراغ بگیرد؟! پسر عباس نگاه کرد، پیامبر {{صلی}} فرمود: ای پسر عباس! خدا چشمت را پُر از آتش می‌کند! یک‌ نگاه کرده، تو در تلویزیون و ویدیو به چند نفر نگاه می‌کنی؟! حالا دستگاه‌های دیگری هم آمده، هر روز خارجی‌ها برای شما یک‌ چیز جدیدی به‌ وجود می‌آورند؛ دنبالش نروید! مگر اعتقاد به آخرت ندارید؟! دست از این کارهایتان بردارید! امروز که روز عید است، قرارداد کنید که دیگر این‌کارها را نکنید؛ با امام‌ زمان {{عج}} شرط کنید و دل امام‌ زمان {{عج}} را خوش کنید! {{ارجاع|[[عید فطر 92]] و [[وابستگی]] 86}}
  
 
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]]
 
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]]
  
 
{{یا علی}}
 
{{یا علی}}
 
+
==ارجاعات==
[[رده: منتخب 1402]]
+
[[رده: منتخب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۰

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌ باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱]

چرا عید فطر می‌گیریم؟ برای این عید می‌گیریم که یک‌ ماه اطاعت خدا را کردیم؛ حالا مُزد می‌خواهیم، پاداش می‌خواهیم، خدا می‌گوید: بیا من به تو پاداش بدهم، من میزبانت هستم. خدا میزبان کیست؟ میزبان ولایت است. خدا می‌داند این مطلب چه به‌ سر من آورده؟! چندین‌ سال است که این مطلب از قلب من بیرون نمی‌رود. یک نفری که تمام امام‌ جماعت‌ها به امر او باید باشند، یک‌ آدم عادی که نیست، اسمش را نمی‌آورم. ما یک‌ سال، آن‌جا مسجد امام رفتیم که نماز بخوانیم، دیدیم ایشان از دو عید فطر و قربان گفت، اما اصلاً اسم عید غدیر را نیاورد. بعد دیدیم که ما آن‌جا به او بگوییم، درست نیست؛ چون‌که جمعیّت خیلی زیاد است، گفتیم که مبادا به آبرویش لطمه بخورد. پیش وزیر مشاورش رفتیم که همه تأسیسه دست او بود. به او گفتم: من یک‌ دفعه با این‌ شخص نان و نمک خوردیم، شما ما را دعوت کردید، در یک کاسه چیز خوردیم؛ یا جواب به‌ من بدهد یا سُنّی‌زده‌اش می‌کنم. من می‌خواهم از این‌ شخص سؤال کنم: تو که می‌گویی که این عیدها هست، ما عید قربان و عید فطر را قبول داریم؛ (خواهش می‌کنم، آقایان! توجّه بفرمایید! ببینید من چه می‌گویم؟ تو را به دین‌تان، مرا نبینید، حرفم را ببینید! اگر این مطلب را می‌دانستند، چرا این حرف را نزدند؟!) من از او سؤال کردم و گفتم: شما که می‌گویید این عید غدیر رسمی نیست، رسمی چه‌وقت بوده که این عید نبوده؟! آن‌ زمان عید فطر و عید قربان عظمتی داشته، حالا هم دارد؛ اما عظمتش به ولایت است. مگر میلیاردها نفر عید نمی‌گیرند؟! چرا اهل‌ آتش هستند؟! عید فطر و عید قربان، روحش عید غدیر است! ای مردی که چندین‌ سال است تو درس خوانده‌ای! ادّعا هم می‌کنی، چرا به مردم نمی‌گویی؟! می‌گویی این عید رسمی نیست؟! عید قربان و عید فطر باید به عید غدیر اتّصال باشد؛ وگرنه عیدی نیست! [۲]

آیا عید تمام می‌شود؟ روایت داریم که ماه رمضانی‌ها را مذمّت می‌کند و می‌گوید: در همین یک‌ ماه خوب بودند، باقی‌اش دوباره همان کارهای زشت‌شان را انجام می‌دهند. عزیز من! اگر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را قبول داری، باید حرف او را قبول کنی. پیش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آمدند، گفتند: علی‌جان! ما از صدّیقین، علماء و فقهاء سؤال کردیم که در هفته چه روزی خوب است؟ می‌گویند: شب‌ جمعه. در ماه، چه روزی؟ می‌گویند: اوّل‌ ماه و در سال، شب‌ قدر. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرماید: من که علی هستم، می‌گویم روزی که گناه نکرده‌ باشی؛ عید یعنی این.

عزیز من! امروز باید زهرا (علیهاالسلام) به تو عیدی بدهد. امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) به تو عیدی بدهد، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به تو عیدی بدهد؛ یعنی بندگی تو را امضاء کند؛ آن‌وقت عید است. یک‌ زمانی می‌گفتند: عید ما روزی بُوَد از پهلوی اسمی نباشد، گفتم: بگویید: عید ما روزی بُوَد از مشرکین اسمی نباشد؛ یعنی زمان امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه). ما داریم چه می‌گوییم؟! باید با فکر قدم بزنید. یک پرچم امر دست‌تان باشد، با آن قدم بزنید؛ هر کجا امر خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است، اطاعت کنید. خدا پا و چشم و دست را پیش شما امانت گذاشته، حکم رویش صادر کرده‌ است. عزیزان من! نگاه به‌ قرآن، به متقی و پدر و مادرتان بکنید. جای دیگری را نگاه نکنید، خدا چشم‌تان را پُر از آتش می‌کند. مگر پسر عباس نبود که نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد تا مسئله‌ای سراغ بگیرد؟! پسر عباس نگاه کرد، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: ای پسر عباس! خدا چشمت را پُر از آتش می‌کند! یک‌ نگاه کرده، تو در تلویزیون و ویدیو به چند نفر نگاه می‌کنی؟! حالا دستگاه‌های دیگری هم آمده، هر روز خارجی‌ها برای شما یک‌ چیز جدیدی به‌ وجود می‌آورند؛ دنبالش نروید! مگر اعتقاد به آخرت ندارید؟! دست از این کارهایتان بردارید! امروز که روز عید است، قرارداد کنید که دیگر این‌کارها را نکنید؛ با امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) شرط کنید و دل امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) را خوش کنید! [۳]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات

  1. شناخت عید 76 (دقیقه 7) و عید فطر 92 (دقیقه 11 و 13 و 18)
  2. شناخت عید 76
  3. عید فطر 92 و وابستگی 86
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه