منتخب: غدیر 2: تفاوت بین نسخهها
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
{{صوت منتخب|ghadir-2}} | {{صوت منتخب|ghadir-2}} | ||
− | عزیزان من! بنا شد قدری از غدیر صحبت کنم. من به شما گفتم این غدیر مثل عاشورا بوده است، عاشورا از زمان حضرت آدم، بوده. غدیر هم بوده. خدا برای ما چهار نفر که غدیر معلوم نمیکند. غدیر بوده، حقّ است. چرا امیرالمؤمنین علی {{علیه}} میگوید: من راههای آسمانی را از زمینی بهتر بلد هستم؟ یعنی امیرالمؤمنین {{علیه}} بوده! یکی از بدبختیهای ما این است که ما ائمه {{علیهم}} را توی خلق میآوریم و جزء خلق حساب میکنیم. مگر امیرالمؤمنین علی {{علیه}} نمیگوید من با همه | + | عزیزان من! بنا شد قدری از غدیر صحبت کنم. من به شما گفتم این غدیر مثل عاشورا بوده است، عاشورا از زمان حضرت آدم، بوده. غدیر هم بوده. خدا برای ما چهار نفر که غدیر معلوم نمیکند. غدیر بوده، حقّ است. چرا امیرالمؤمنین علی {{علیه}} میگوید: من راههای آسمانی را از زمینی بهتر بلد هستم؟ یعنی امیرالمؤمنین {{علیه}} بوده! یکی از بدبختیهای ما این است که ما ائمه {{علیهم}} را توی خلق میآوریم و جزء خلق حساب میکنیم. مگر امیرالمؤمنین علی {{علیه}} نمیگوید من با همه پیامبرها آمدم؛ اما با پیامبر آخرالزّمان {{صلی}} آشکارا آمدم؟! مشکلگشا علی {{علیه}} است که با تمام صد و بیست و چهار هزار پیامبر بوده است. هر کجا که آنها گیر میافتادند، امیرالمؤمنین علی {{علیه}} رفع مشکلشان را میکرده. روایت صحیح داریم: فرعون یک قصدی برای موسی کرد، شخصی را دید، همینطور بدنش بنا کرد لرزیدن. از امام صادق {{علیه}} سؤال میکنند، میگوید: امیرالمؤمنین علی {{علیه}} بود. این منصور دوانیقی میخواست جنایت بکند، یک کسی را دید. در تمام موقعیّات، مشکلگشا علی {{علیه}} است. |
− | حالا ببین من چه میخواهم به شما عرض کنم؟ پس این غدیر بوده، تمام ملائکهها، تمام آسمانیها به غیر از خلق، غدیر را قبول کردند! چرا؟ خلق مخیّر بود. چرا این آدم، مثلاً یک مؤمن از ملائکهها بالاتر است؟ چونکه مخیّر است. اگر مخیّر بودنش را کنار گذاشت و امر خدا را اطاعت کرد؛ آنوقت از مَلَک بالاتر است، تا حتّی از انبیاء هم به غیر از | + | حالا ببین من چه میخواهم به شما عرض کنم؟ پس این غدیر بوده، تمام ملائکهها، تمام آسمانیها به غیر از خلق، غدیر را قبول کردند! چرا؟ خلق مخیّر بود. چرا این آدم، مثلاً یک مؤمن از ملائکهها بالاتر است؟ چونکه مخیّر است. اگر مخیّر بودنش را کنار گذاشت و امر خدا را اطاعت کرد؛ آنوقت از مَلَک بالاتر است، تا حتّی از انبیاء هم به غیر از پیامبر آخرالزّمان {{صلی}} بالاتر است. حالا این غدیر [هیجدهم ذیالحجّه] چیست؟ این غدیر عصاره امتحان بیست و دو سال زحمت پیغمبر {{صلی}} است. |
− | بیست و دو سال زحمت کشیده، دندانش را شکستند، پایش آسیب دیده، زبانم لال! چقدر خاکستر روی سرش میریختند، تمام اینها را تحمّل کرده، چرا تحمّل کرد؟ | + | بیست و دو سال زحمت کشیده، دندانش را شکستند، پایش آسیب دیده، زبانم لال! چقدر خاکستر روی سرش میریختند، تمام اینها را تحمّل کرده، چرا تحمّل کرد؟ پیامبر {{صلی}} نَفَسِ همه خلقت در قبضه قدرتش است، یکدفعه یک نفر آهنی آنجا برد که از بالای مسجد روی سر پیامبر {{صلی}} بیندازد؛ امر کرد دور گردن خودش گشت، نعرهاش بلند شد. دید باز نمیشود، پیامبر {{صلی}} آمد و مثل حلوا اینجوری کرد و آن را کناری انداخت. چرا پیامبر {{صلی}} اینهمه تحمّل کرد؟ از برای آن امری که خدا به او کرده بود، یعنی آن امر علی {{علیه}} بود؛ به واسطه آن امری که داشت، تمام این تحمّلها را کرد. {{ارجاع|العلم نورٌ 78}} |
− | جوانان عزیز باید بدانند که عمر و ابابکر چه عنصر کثیفی بودند، کسی گولشان نزند. وقتیکه | + | جوانان عزیز باید بدانند که عمر و ابابکر چه عنصر کثیفی بودند، کسی گولشان نزند. وقتیکه پیامبر اکرم {{صلی}} به امر خداوند تبارک و تعالی، به امر جبرئیل، امیرالمؤمنین علی {{علیه}} را وصیّ خودش قرار داد، فوراً وحی رسید: یا محمّد! هر کسیکه ذرّهای محبّت علی {{علیه}} را داشته باشد، به آتش جهنّم نمیسوزد. شیطان بنا کرد فریاد کشیدن، داد کشید: وای بر ما! کار تمام شد، ما دیگر نمیتوانیم مردم را گول بزنیم، ذرّهای محبّت علی {{علیه}} را داشته باشند، اینها به آتش نمیسوزند؛ هر چند که یهودی باشند. مگر آن یهودی نبود که محبّت امیرالمؤمنین {{علیه}} داشت، نسوخت و سِرّ مگو شد. |
شیطان خیلی ناراحت شد. بعد آمد اینطرفتر، گویا آن جلسه بنیساعده را دید، عمر گفت: پیغمبر {{صلی}} میخواهد دامادش را جای خودش بگذارد و بنا کردند از این حرفها زدن که الآن هم میزنند. شیطان خیلی خوشحال شد و آن روز را روز عید قرار داد. گفت: تمام اینها خنثی است. گفتند: ای پدر ما! ای عزیز ما! ای مولای ما! تو کسی هستی که آدم را از بهشت بیرون کردی، گفت: از بهشت بیرون کردم کافر نشد، اما اینها را از ولایت جدا کردم، کافر شدند. {{ارجاع|منیّت پرچم شیطان است}} | شیطان خیلی ناراحت شد. بعد آمد اینطرفتر، گویا آن جلسه بنیساعده را دید، عمر گفت: پیغمبر {{صلی}} میخواهد دامادش را جای خودش بگذارد و بنا کردند از این حرفها زدن که الآن هم میزنند. شیطان خیلی خوشحال شد و آن روز را روز عید قرار داد. گفت: تمام اینها خنثی است. گفتند: ای پدر ما! ای عزیز ما! ای مولای ما! تو کسی هستی که آدم را از بهشت بیرون کردی، گفت: از بهشت بیرون کردم کافر نشد، اما اینها را از ولایت جدا کردم، کافر شدند. {{ارجاع|منیّت پرچم شیطان است}} | ||
سطر ۱۹: | سطر ۱۹: | ||
همانموقعی که سرِ نماز داری {{متمایز|الله أکبر}} میگویی، باید علی {{علیه}} را ببینی. علی دیدن، خدا دیدن است، خدا دیدن، علی دیدن نیست. چرا؟ هر چه را بخواهی ببینی یک بُت درست کردی. مگر علی {{علیه}} در ماوراء نبود؟ در تمام خلقت غدیر بوده و در تمام ذرّات بشر، علی {{علیه}} هست. چرا علی {{علیه}} هست؟ از کجا اینجور میگویی؟ خدا نجس خلق نمیکند. بچّه یهودی هم پاک است؛ درونش ولایت است، خودش از دست میدهد؛ پس ببینید من چه میگویم؟ در ذرّات هم علی {{علیه}} است؛ نه در تو، در ذرّات تو! آن ذرّات میآید در جوّ هوا، میآید پشت کمر پدرت، در رحِم مادرت، تو میشوی. حالا تو شدی، پاک هستی، خودت را نجس میکنی. | همانموقعی که سرِ نماز داری {{متمایز|الله أکبر}} میگویی، باید علی {{علیه}} را ببینی. علی دیدن، خدا دیدن است، خدا دیدن، علی دیدن نیست. چرا؟ هر چه را بخواهی ببینی یک بُت درست کردی. مگر علی {{علیه}} در ماوراء نبود؟ در تمام خلقت غدیر بوده و در تمام ذرّات بشر، علی {{علیه}} هست. چرا علی {{علیه}} هست؟ از کجا اینجور میگویی؟ خدا نجس خلق نمیکند. بچّه یهودی هم پاک است؛ درونش ولایت است، خودش از دست میدهد؛ پس ببینید من چه میگویم؟ در ذرّات هم علی {{علیه}} است؛ نه در تو، در ذرّات تو! آن ذرّات میآید در جوّ هوا، میآید پشت کمر پدرت، در رحِم مادرت، تو میشوی. حالا تو شدی، پاک هستی، خودت را نجس میکنی. | ||
− | این علی {{علیه}} که | + | این علی {{علیه}} که پیامبر {{صلی}} او را بلند کرد و نشان داد؛ میدانی چرا نشان داد؟ میخواست مردم دنبال ابابکر و عمر نروند؛ یعنی جسم امیرالمؤمنین {{علیه}} را اینطوری نشان داد، گفت: مردم! این است که من دارم میگویم؛ او را ببینید و دنبال عمر و ابابکر نروید! آیا مردم فهمیدند؟ مگر میخواست ولایت امیرالمؤمنین {{علیه}} را افشا کند؟ میخواست جسم مبارک امیرالمؤمنین {{علیه}} را افشا کند که مردم ببینید این است؛ عوضی نروید! اما عوضی رفتند. چرا؟ چون در اینها ولایت نبود، بغض ولایت داشتند. خدا نکند ما بغض ولایت داشته باشیم. اگر بغض یک مؤمن را داشته باشی، بغض ولایت است. حالا طرف به تو سلام نکرد، احترام نکرد. تو احترام را میخواهی یا مؤمن را؟ {{ارجاع|تمام انبیاءمبلّغ ولایتاند 79}} |
− | غدیر کجا بوده؟ غدیر آن است که خدا افشاء کرد به تمام خلقت که اگر علی {{علیه}} را قبول نداشته باشید، عبادت ثقلین کنید شما را میسوزانم. این غدیر است. غدیر از این بهتر نیست که. | + | غدیر کجا بوده؟ غدیر آن است که خدا افشاء کرد به تمام خلقت که اگر علی {{علیه}} را قبول نداشته باشید، عبادت ثقلین کنید شما را میسوزانم. این غدیر است. غدیر از این بهتر نیست که. پیامبر {{صلی}} علی {{علیه}} را بلند کرد، خدا تأیید کرد. {{ارجاع|علی ولیّ الله حجّة الله 82}}️ |
− | میگویند عید غدیر، عید سیّدهاست. من به یکی، دو نفر گفتم: این آقا سیّد، اگر ولایت نداشته باشد، اهلجهنّم است؛ اما بنده، اگر سیّد نباشم، اهلجهنّم نیستم؛ پس ولایت، بالاتر از سیادت است. عید غدیر، عید شیعههاست. اگر سیّد شیعه است، عید او هم هست، اگر شیعه نیست، عید او نیست. ما داریم چه میگوییم؟ یک چیزهایی پدر و مادرمان در بیابانها گفتند، این طرف و آن طرف گفتند، عوام بودند، شما همین را قبول کردید. اصل، شیعهگی | + | میگویند عید غدیر، عید سیّدهاست. من به یکی، دو نفر گفتم: این آقا سیّد، اگر ولایت نداشته باشد، اهلجهنّم است؛ اما بنده، اگر سیّد نباشم، اهلجهنّم نیستم؛ پس ولایت، بالاتر از سیادت است. عید غدیر، عید شیعههاست. اگر سیّد شیعه است، عید او هم هست، اگر شیعه نیست، عید او نیست. ما داریم چه میگوییم؟ یک چیزهایی پدر و مادرمان در بیابانها گفتند، این طرف و آن طرف گفتند، عوام بودند، شما همین را قبول کردید. اصل، شیعهگی است. {{ارجاع|️شناخت امام حسین و محرّم (درباره امام حسین 74}} |
− | اگر میگوید {{آیه|إنّا فتحاً لک فتحاٌ مبیناً|سوره=48|آیه=1}} فتحِ پیامبر {{صلی}} این است که علیبنابیطالب {{علیه}} را معرّفی کرد، هیچ پیامبری نتوانست این کار را بکند، به دست مبارک رسول الله {{صلی}} بود که علی {{علیه}} معرّفی شد نه فقط به زمینیها، بلکه به تمام خلقت فرمود: {{روایت|«من کنت مولاه فهذا علیٌ مولاه، اللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه و انصُر من نصره و اخذُل من خذله و العَن من أنکره و...» دین، علی {{علیه}} است، این است فتح. آنجا که پیامبر {{صلی}} در معرّفی امیرالمؤمنین کمی کوتاهی کرد، فرمود: {{آیه|و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته|سوره=5|آیه=67}} یعنی هیچ کاری نکردهای؛ پس معلوم میشود که حتّی عبادت پیامبر {{صلی}} کار است؛ اما رسالت او، معرّفی امیرالمؤمنین {{علیه}} است؛ پس سنّت و عبادت پیامبر {{صلی}} کار است، معرّفی علی {{علیه}} امر است، امر بالاتر از کار است. چرا که عبادتِ بیعلی {{علیه}} قبولی ندارد. میفرماید: اگر عبادت ثقلین بکنی، علی {{علیه}} را به {{آیه|الیوم أکملت لکم دینکم|سوره=5|آیه=3}} قبول نداشته باشی، به رو در جهنّم میاندازمت. {{ارجاع|کتاب روح ولایت است}}️ | + | اگر میگوید {{آیه|إنّا فتحاً لک فتحاٌ مبیناً|سوره=48|آیه=1}} فتحِ پیامبر {{صلی}} این است که علیبنابیطالب {{علیه}} را معرّفی کرد، هیچ پیامبری نتوانست این کار را بکند، به دست مبارک رسول الله {{صلی}} بود که علی {{علیه}} معرّفی شد نه فقط به زمینیها، بلکه به تمام خلقت فرمود: {{روایت|«من کنت مولاه فهذا علیٌ مولاه، اللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه و انصُر من نصره و اخذُل من خذله و العَن من أنکره و...»}} دین، علی {{علیه}} است، این است فتح. آنجا که پیامبر {{صلی}} در معرّفی امیرالمؤمنین کمی کوتاهی کرد، فرمود: {{آیه|و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته|سوره=5|آیه=67}} یعنی هیچ کاری نکردهای؛ پس معلوم میشود که حتّی عبادت پیامبر {{صلی}} کار است؛ اما رسالت او، معرّفی امیرالمؤمنین {{علیه}} است؛ پس سنّت و عبادت پیامبر {{صلی}} کار است، معرّفی علی {{علیه}} امر است، امر بالاتر از کار است. چرا که عبادتِ بیعلی {{علیه}} قبولی ندارد. میفرماید: اگر عبادت ثقلین بکنی، علی {{علیه}} را به {{آیه|الیوم أکملت لکم دینکم|سوره=5|آیه=3}} قبول نداشته باشی، به رو در جهنّم میاندازمت. {{ارجاع|کتاب روح ولایت است}}️ |
[[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] | [[فرمایشات منتخب|فهرست فرمایشات منتخب]] |
نسخهٔ ۲۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۴
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
عزیزان من! بنا شد قدری از غدیر صحبت کنم. من به شما گفتم این غدیر مثل عاشورا بوده است، عاشورا از زمان حضرت آدم، بوده. غدیر هم بوده. خدا برای ما چهار نفر که غدیر معلوم نمیکند. غدیر بوده، حقّ است. چرا امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) میگوید: من راههای آسمانی را از زمینی بهتر بلد هستم؟ یعنی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بوده! یکی از بدبختیهای ما این است که ما ائمه (علیهمالسلام) را توی خلق میآوریم و جزء خلق حساب میکنیم. مگر امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) نمیگوید من با همه پیامبرها آمدم؛ اما با پیامبر آخرالزّمان (صلیاللهعلیهوآله) آشکارا آمدم؟! مشکلگشا علی (علیهالسلام) است که با تمام صد و بیست و چهار هزار پیامبر بوده است. هر کجا که آنها گیر میافتادند، امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) رفع مشکلشان را میکرده. روایت صحیح داریم: فرعون یک قصدی برای موسی کرد، شخصی را دید، همینطور بدنش بنا کرد لرزیدن. از امام صادق (علیهالسلام) سؤال میکنند، میگوید: امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) بود. این منصور دوانیقی میخواست جنایت بکند، یک کسی را دید. در تمام موقعیّات، مشکلگشا علی (علیهالسلام) است.
حالا ببین من چه میخواهم به شما عرض کنم؟ پس این غدیر بوده، تمام ملائکهها، تمام آسمانیها به غیر از خلق، غدیر را قبول کردند! چرا؟ خلق مخیّر بود. چرا این آدم، مثلاً یک مؤمن از ملائکهها بالاتر است؟ چونکه مخیّر است. اگر مخیّر بودنش را کنار گذاشت و امر خدا را اطاعت کرد؛ آنوقت از مَلَک بالاتر است، تا حتّی از انبیاء هم به غیر از پیامبر آخرالزّمان (صلیاللهعلیهوآله) بالاتر است. حالا این غدیر [هیجدهم ذیالحجّه] چیست؟ این غدیر عصاره امتحان بیست و دو سال زحمت پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) است.
بیست و دو سال زحمت کشیده، دندانش را شکستند، پایش آسیب دیده، زبانم لال! چقدر خاکستر روی سرش میریختند، تمام اینها را تحمّل کرده، چرا تحمّل کرد؟ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نَفَسِ همه خلقت در قبضه قدرتش است، یکدفعه یک نفر آهنی آنجا برد که از بالای مسجد روی سر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بیندازد؛ امر کرد دور گردن خودش گشت، نعرهاش بلند شد. دید باز نمیشود، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آمد و مثل حلوا اینجوری کرد و آن را کناری انداخت. چرا پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) اینهمه تحمّل کرد؟ از برای آن امری که خدا به او کرده بود، یعنی آن امر علی (علیهالسلام) بود؛ به واسطه آن امری که داشت، تمام این تحمّلها را کرد. [۲]
جوانان عزیز باید بدانند که عمر و ابابکر چه عنصر کثیفی بودند، کسی گولشان نزند. وقتیکه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به امر خداوند تبارک و تعالی، به امر جبرئیل، امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) را وصیّ خودش قرار داد، فوراً وحی رسید: یا محمّد! هر کسیکه ذرّهای محبّت علی (علیهالسلام) را داشته باشد، به آتش جهنّم نمیسوزد. شیطان بنا کرد فریاد کشیدن، داد کشید: وای بر ما! کار تمام شد، ما دیگر نمیتوانیم مردم را گول بزنیم، ذرّهای محبّت علی (علیهالسلام) را داشته باشند، اینها به آتش نمیسوزند؛ هر چند که یهودی باشند. مگر آن یهودی نبود که محبّت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشت، نسوخت و سِرّ مگو شد.
شیطان خیلی ناراحت شد. بعد آمد اینطرفتر، گویا آن جلسه بنیساعده را دید، عمر گفت: پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) میخواهد دامادش را جای خودش بگذارد و بنا کردند از این حرفها زدن که الآن هم میزنند. شیطان خیلی خوشحال شد و آن روز را روز عید قرار داد. گفت: تمام اینها خنثی است. گفتند: ای پدر ما! ای عزیز ما! ای مولای ما! تو کسی هستی که آدم را از بهشت بیرون کردی، گفت: از بهشت بیرون کردم کافر نشد، اما اینها را از ولایت جدا کردم، کافر شدند. [۳]
همانموقعی که سرِ نماز داری الله أکبر میگویی، باید علی (علیهالسلام) را ببینی. علی دیدن، خدا دیدن است، خدا دیدن، علی دیدن نیست. چرا؟ هر چه را بخواهی ببینی یک بُت درست کردی. مگر علی (علیهالسلام) در ماوراء نبود؟ در تمام خلقت غدیر بوده و در تمام ذرّات بشر، علی (علیهالسلام) هست. چرا علی (علیهالسلام) هست؟ از کجا اینجور میگویی؟ خدا نجس خلق نمیکند. بچّه یهودی هم پاک است؛ درونش ولایت است، خودش از دست میدهد؛ پس ببینید من چه میگویم؟ در ذرّات هم علی (علیهالسلام) است؛ نه در تو، در ذرّات تو! آن ذرّات میآید در جوّ هوا، میآید پشت کمر پدرت، در رحِم مادرت، تو میشوی. حالا تو شدی، پاک هستی، خودت را نجس میکنی.
این علی (علیهالسلام) که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) او را بلند کرد و نشان داد؛ میدانی چرا نشان داد؟ میخواست مردم دنبال ابابکر و عمر نروند؛ یعنی جسم امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را اینطوری نشان داد، گفت: مردم! این است که من دارم میگویم؛ او را ببینید و دنبال عمر و ابابکر نروید! آیا مردم فهمیدند؟ مگر میخواست ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را افشا کند؟ میخواست جسم مبارک امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را افشا کند که مردم ببینید این است؛ عوضی نروید! اما عوضی رفتند. چرا؟ چون در اینها ولایت نبود، بغض ولایت داشتند. خدا نکند ما بغض ولایت داشته باشیم. اگر بغض یک مؤمن را داشته باشی، بغض ولایت است. حالا طرف به تو سلام نکرد، احترام نکرد. تو احترام را میخواهی یا مؤمن را؟ [۴]
غدیر کجا بوده؟ غدیر آن است که خدا افشاء کرد به تمام خلقت که اگر علی (علیهالسلام) را قبول نداشته باشید، عبادت ثقلین کنید شما را میسوزانم. این غدیر است. غدیر از این بهتر نیست که. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) علی (علیهالسلام) را بلند کرد، خدا تأیید کرد. [۵]️
میگویند عید غدیر، عید سیّدهاست. من به یکی، دو نفر گفتم: این آقا سیّد، اگر ولایت نداشته باشد، اهلجهنّم است؛ اما بنده، اگر سیّد نباشم، اهلجهنّم نیستم؛ پس ولایت، بالاتر از سیادت است. عید غدیر، عید شیعههاست. اگر سیّد شیعه است، عید او هم هست، اگر شیعه نیست، عید او نیست. ما داریم چه میگوییم؟ یک چیزهایی پدر و مادرمان در بیابانها گفتند، این طرف و آن طرف گفتند، عوام بودند، شما همین را قبول کردید. اصل، شیعهگی است. [۶]
اگر میگوید «إنّا فتحاً لک فتحاٌ مبیناً»[۷] فتحِ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) این است که علیبنابیطالب (علیهالسلام) را معرّفی کرد، هیچ پیامبری نتوانست این کار را بکند، به دست مبارک رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) بود که علی (علیهالسلام) معرّفی شد نه فقط به زمینیها، بلکه به تمام خلقت فرمود: «من کنت مولاه فهذا علیٌ مولاه، اللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه و انصُر من نصره و اخذُل من خذله و العَن من أنکره و...» دین، علی (علیهالسلام) است، این است فتح. آنجا که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در معرّفی امیرالمؤمنین کمی کوتاهی کرد، فرمود: «و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته»[۸] یعنی هیچ کاری نکردهای؛ پس معلوم میشود که حتّی عبادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کار است؛ اما رسالت او، معرّفی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است؛ پس سنّت و عبادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کار است، معرّفی علی (علیهالسلام) امر است، امر بالاتر از کار است. چرا که عبادتِ بیعلی (علیهالسلام) قبولی ندارد. میفرماید: اگر عبادت ثقلین بکنی، علی (علیهالسلام) را به «الیوم أکملت لکم دینکم»[۹] قبول نداشته باشی، به رو در جهنّم میاندازمت. [۱۰]️
دیگر ببینید
ارجاعات
- ↑ العلم نور ۷۸ (دقیقه ۳۶) و تمام انبیاء مبلّغ ولایت هستند ۷۹ (دقیقه ۴۸)
- ↑ العلم نورٌ 78
- ↑ منیّت پرچم شیطان است
- ↑ تمام انبیاءمبلّغ ولایتاند 79
- ↑ علی ولیّ الله حجّة الله 82
- ↑ ️شناخت امام حسین و محرّم (درباره امام حسین 74
- ↑ (سوره الفتح، آیه 1)
- ↑ (سوره المائدة، آیه 67)
- ↑ (سوره المائدة، آیه 3)
- ↑ کتاب روح ولایت است