عزیز من! قربانت بروم! اگر یک کارگری زیر دست تو است، تو باید عدالت داشته باشی، چرا به این توهین میکنی؟ چرا به این بیعدالتی میکنی؟ والله! تو خودت توجه نداری. من الان تو را آگاه میکنم. تو به این کارگر بیخودی یک حرفی زدی، این را ناراحت کردی. تا زمانی که این ناراحت است، هیچ عبادتت قبول نمیشود، برو مهندسی کن. این کارگر عزیز که در مقابل تو است، مگر غیر تو است؟ کی مغز تو را روشن کرده، تو مهندس شدی؟ کی هوش به تو داده؟ کی قدرت به تو داده؟ کی تو را اینجوری کرده؟ مگر به غیر خدا نیست؟ خدا عدالت میخواهد. چرا عدالتفرسا با کارگر رفتار نمیکنی. خدا میداند قدرتدارها، نابود میشوند به واسطه یک بیقدرت.