شما الان قدر این جلسه توحید و جلسه ولایت را بدانید. الحمد لله، همه چیزی اینجا نازل شده است. هر چیزی بگویی، نازل میشود. بالاتر از این، ولایت به شما نازل شده است. به دینم نازل شده، به ایمانم نازل شده است. آخر، این استقامت، مگر به غیر استقامت خدا، جور دیگری است؟ تندی میشنوید، چیزتر میشوید. امروز به خانواده گفتم. گفتم: اصلاً اینها یک مسیری دارند میروند که اصلاً انگار کن که همه این حرفها را زیر پایشان گذاشتند؛ نه به تندی کار دارند، نه به کندی کار دارند، [میخواهد] چیزی باشد، چیزی نباشد. الحمد لله خدای تبارک و تعالی بهتر به شما بده. من افتخار میکنم که خانههایتان خوب است، افتخار میکنم که بعضیها دعا کردیم خانهدار شدند، خانمدار شدند. افتخار میکنیم؛ اما شما میآیید توی یک دخمه اینجا زندگی میکنید، مگر شوخی است؟ چه کسی شما را توی یک دخمه میآورد؟ آنوقت این دخمه را انگار که پیش شما مثل یک کاخ است. خدا اینجوری کرده است. میدانی خدا برای شما چه کرده است؟ خدا بکوقت میبینی تو دخمهها نازل میکند. علی را توی خرابهها نازل میکرد. حالیتان میشود من چه میگویم؟ خلقت را تو خرابهها نازل میکرد. الان شما مثل یک خلقتید که تو این خانه خرابه من نازل میشوید. من اینها را میفهمم، حالیات هست دارم چه میگویم؟