عبدالله جلو آمد و دنبال زینب میگردد. حضرت زینب صدایش زد: عبدالله! مگر مرا نمیشناسی؟ عبدالله گفت: زینب تو که موهایت سفید نبود. زینب گفت: از غصه برادرم حسین موهایم سفید شد. خدا میداند مدینه چه خبر شد!
عبدالله جلو آمد و دنبال زینب میگردد. حضرت زینب صدایش زد: عبدالله! مگر مرا نمیشناسی؟ عبدالله گفت: زینب تو که موهایت سفید نبود. زینب گفت: از غصه برادرم حسین موهایم سفید شد. خدا میداند مدینه چه خبر شد!