شما الان نگاه به بهشت میکنی، خیال میکنی که آنجا هم یک چهار تا درخت کاشتند؟ چهار تا درخت گل پونه کاشتند، چهار تا درخت سیب کاشتند؟ چه کسی کاشته است؟ مگر بهشت جنگل است؟
نه، بابا جان! خدا اراده کرد، درخت طوبی را خلق کرد. بهشت و اینها همه از درخت طوبی خلق شدهاند.
عزیز من، قربانت بروم، کجایی؟ یک بهشتی را که داری میبینی، دست دوم است. من میخواهم شما دست اول بشوید؛ داد میزنم! تو بیا دست اول بشو، چرا دست دوم میشوی؟ مگر بهشت مخلوق نیست؟ مگر عرش مخلوق نیست؟ من امروز به شما باسوادها [میگویم]؛ مگر بهشت مخلوق نیست؟ مگر عرش مخلوق نیست؟ مگر جنات مخلوق نیست؟ خالق است یا مخلوق است؟
حالا یک مرتبه به تو میگوید: تو اشرف مخلوقاتی!
بابا جان، من درست دارم میگویم، تو درست بشنو، درست بفهم، یک مرتبه میگوید: تو اشرف مخلوقاتی، چرا میگوید اشرف مخلوقاتی؟
بهشت، رشد ندارد؛ یک حدی دارد، فردوس، یک حدی دارد، جنات، یک حدی دارد، تو حد نداری اصلاً.
خدا تو را جوری خلق کرده که حد نداری. عزیز من، تو میتوانی به خدا برسی؛ اما بهشت به کجا میتواند برسد؟
بهشت یک چیزی دارد که خیلی عظمت دارد [این است که] ندای علی میدهد، تا زنگش را میزنید، میگوید: علی، علی، علی.
بهشتی که این همه سفارش شده است، [برای این است که] ندای علی میدهد، تو بیا امر علی را اطاعت کن، بروی بالاتر بشوی.
به تمام آیات قرآن، گفت: برو، گفتم: نه، بهشت را نشان من داد، جنات را نشان داد، فردوس را نشان داد، چرا؟
تو وقتی که مؤمن شدی، خدا عظمتش را حالیات میکند. ما هنوز مؤمن نیستیم که خدا عظمتش را به ما بفهماند.
من عقیدهام این است اگر مؤمن واقعی بخواهد بهشت برود، [در مقابل] محشور شدن با زهرا یا علی، حیوان است،
من حسابش را کردم، دیدم من دارم میگویم یک عدهای خودشان درست میکنند، بُل میگیرند، من هم نماز شب میکنم، نماز میکنم، چیز به مردم میدهم، دارم بُل میگیرم.
حالا تو را چه کار میکند؟ حالا تو را میآورد، زهرا را هم آنجا میگذارد، میگوید: این هم بهشت و فردوس برو، مرد است که باید بگوید: برو
پشت پا بر عالم امکان زدم من، دست بر دامن زهرا زدم
بشر باید حیوانیت خودش را بفهمد، حیوانیت خودش را حس کند.
مگر من بهشت میخواهم که بروم آنجا گلابیاش را بخورم، حوریهاش را ببینم؟ به تمام آیات قرآن، من میلیارد حوریه را به کفش زهرا صلح نمیکنم.
یکی از حرفهایی که من با امام زمان میزنم، میگویم: آقا جان، افتخار تو این است کفش زهرا پیش توست، افتخار تو این است که پیراهن حسین پیش توست، پیش من نیست!
کجا داریم میرویم؟ چه کار داریم میکنیم؟ بیا این طرف خط.
به تمام آیات قرآن، اگر کفش زهرا را به من بدهند، به بهشت و فردوس صلح میکنم،
میگویم: من این را میخواهم بو کنم؛ چون که بوی زهرا به تمام این خلقت میارزد، بوی علی بن موسی الرضا به تمام این خلقت میارزد.
چرا شما از جو این دنیا پرش نمیکنید؟ هنوز ما پابندیم!