چند نفر از کوفه می‌آمدند، امام حسین فرمود: از کوفه چه خبر؟ گفتند: ما بیرون نیامدیم که دیدیم طنابی به پای مسلم بسته بودند و دور کوچه‌ها می‌گرداندند. امام دختر مسلم را صدا زد و روی زانویش نشاند و دست بر سرش کشید و گفت: دخترم، غصه نخور. من پدرت هستم.

[پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: وقایع عاشورا]