صفحهٔ اصلی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
</div> | </div> | ||
--> | --> | ||
− | |||
− | |||
− | |||
{{فرمایش منتخب|بیتوته و نجوا با ولایت 9}} | {{فرمایش منتخب|بیتوته و نجوا با ولایت 9}} | ||
نسخهٔ ۳ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۴۹
فرمایش منتخب: بیتوته و نجوا با ولایت 9
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
حالا شما حسابش را بکن! تمام خلقت نجوا میکند. الآن به شما میگوید که مثلاً یک مؤمن را برو زیارتش؛ امام صادق (علیهالسلام) فرمود: اگر دیدن یک مؤمن رفتی، ثواب زیارت جمع ما را دارد. شخصی خدمت امام صادق «صلوات الله و سلامه علیه» آمد، عرض کرد: یابن رسول الله! عربی هستم، از راه خیلی دوری آمدم، اینقدر دلم میخواهد شما را ملاقات کنم. آخر، آنها به کلّ ماوراء مطّلعند. دید عرب راست میگوید. گفت: عزیز من! در آن حول و حوش یک مؤمن را پیدا کن! برو زیارتش! انگار جمع ما را زیارت کردی. امام به او فرمود: میخواهی جمع ما را زیارت کنی؟ گفت: از این بهتر چیست؟ گفت: برو دیدن یک مؤمن.
باباجان! عزیز من! چرا؟ مگر مؤمن چه ارزشی دارد؟ من گفتم: والله، مؤمن نسبت به ولایت پوکه است. یکوقت خودتان را نگیرید! پوکه است؛ اصل آن است که در دل توست. این شخصی که میآید زیارت میکند، آن مؤمن، نور دوازده امام، چهارده معصوم (علیهمالسلام) در دلش است، آن را زیارت میکند. این مؤمن، نجوا با دوازده امام، چهارده معصوم (علیهمالسلام) میکند. عزیزان من! این شخص آمده و نجوا میکند؛ چونکه آن مؤمن، دوازده امام، چهارده معصوم (علیهمالسلام) در دلش است، با آن نجوا میکند. [۲]
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به نخلستان میرفت که به فقرا کمک کند؛ اما زمانی را هم برای بیتوته با خدا گذاشته بود. شخصی آمد و گفت: زهراجان! سرت سلامت، دیدم علی (علیهالسلام) ایستاده بود و نماز میخواند، روی زمین افتاد و از دنیا رفت. حضرت زهرا (علیهاالسلام) فرمود: امیرالمؤمنین (علیهالسلام) تا صبح چند بار اینطوری میشود. شما ای پیروان امیرالمؤمنین! همیشه باید محکم کار کنید و یاد فقرا هم باشید. این امر است؛ اما باید در فکر باشید که فارغ شوید و از امر پیش صاحب امر بروید.
مثالی بزنم: الآن آقای مهندس به من دستوری داده است و من دارم در کارگاه کار میکنم؛ اما دلم میخواهد بروم و کمی پیش مهندس بنشینم. باید اینطوری باشید! مهندس کلّ خلقت، امام زمان (عجلاللهفرجه) است. الآن که امام زمان (عجلاللهفرجه) را نمیبینید، گوشهای بروید و با امام زمانتان حرف بزنید! باید همیشه بخواهید که فرصتی پیدا کنید، گوشهای بنشینید و بگویید یا امام زمان! در آن فرصت آنها به آدم القاء میکنند. فرصت؛ یعنی بروی کنار و بخواهی بفهمی. آن فرصت، هدایت است. [۳]
خدایا! تو را به حقّ امام زمان، ما را در حین قانع و راضیبودن، کفایت کن!
خدایا! تو را به حقّ امام زمان، القاء و افشاء به من و رفقا بده تا حمایت از ولایت کنیم؛ حمایت از زهرا (علیهاالسلام) کنیم. خدایا! تا آخر عمرمان، این حمایت گرفته نشود؛ خودت حفظ کن!
خدایا! حضرت زهرا (علیهاالسلام) تا آخر عمرشان حمایت از ولایت کرد، ما هم جانمان را فدای ولایت کنیم؛ نه فدای حرف لهو و لعب. اگر ما اینطور باشیم، امام زمان (عجلاللهفرجه) میفرماید: پدر و مادرم به قربانتان! مگر شهدای کربلا چه کردند که امام زمان (عجلاللهفرجه) میفرماید: پدر و مادرم به قربانتان؟! خدایا! ما از آنها باشیم، خدایا! ما حمایت از امر امام زمان (عجلاللهفرجه) کنیم؛ نه امر خلق که جدایی بین ما و امام زمان (عجلاللهفرجه) بیفتد.
خدایا! ما را تهیدست نکن! مال دنیا بده! اما محبّتش را نده، که آن را در راه تو و ولایت خرج کنیم.
خدایا! ما از آنها باشیم که کار، به جا در دستمان ایجاد بشود نه کارهای هوا و هوس.
خدایا! ارتباط ما را با امام زمان (عجلاللهفرجه) قطع نکن! چون امام صادق (علیهالسلام) فرمود: شما عضو مایید، اگر گناه کنید، جدا میشوید. خدایا! به حقّ امام صادق (عجلاللهفرجه) ما عضو امام زمان (عجلاللهفرجه) باشیم.
خدایا! به حقّ امام زمان (عجلاللهفرجه) ما را عاق والدین نمیران! چون اگر آدم، عاق والدین بمیرد، خدا میفرماید: هر کاری بکنی، میسوزانمت.
خدایا! پدر و مادر اوّل ما، حضرت علی (علیهالسلام) و حضرت زهراست، بعد پدر و مادر ظاهری. خدایا! محبّت آنها را در دل ما بینداز و محبّت پدر و مادرمان را، تا عاق والدین نشویم.
خدایا! ما تهیدست نباشیم که دستمان پیش پدر و مادر دراز باشد. میخواهیم احسان کنیم به پدر و مادر. احسان به پدر و مادر در این است که دل آنها را خوش کنیم.
خدایا! کسیکه از تو نیست، از ما دور کن!
خدایا! جلسه ما، تا زمان امام زمان (عجلاللهفرجه) برسد.
خدایا! کار و کارکرد ما «لا إله إلّا الله»، «محمّد رسول الله» و «علی ولیّ الله» باشد.
خدایا! اینقدر دارا باشیم که به دیگران بدهیم. [۴]
یا علی
فرمایش منتخب: ماه رمضان 9
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۵]
به وجدانم قسم! نمیخواهم این مطلب را بگویم که خودم را معرّفی کنم؛ میخواهم بگویم که میتوان اینطور شد. ما شب ماه رمضان بود، یک قدری نشستیم؛ به خدا گفتم: خدایا! خودت گفتی که ما مهمان تو هستیم.
مهمان توییم، ایخدا! جایمان بده! | در خانه علی (علیهالسلام) و فاطمه (علیهاالسلام) راهمان بده! |
بعد گرفتیم خوابیدیم. یک وقت دیدیم اینجا، یک خانهای است، گویا خانه اهلبیت بود. حالا هر کسی میخواهد برود، باید یک کارت داشته باشد. ما وارد آن خانه شدیم، خیلی این خانه اعیانی بود، حالا خانه که میگوییم، میخواهیم خودمان حالیمان بشود، یک عالَمی بود. یک جوانی به من گفت: کجا بودی؟ گفتم: من با این کارت آمدم، کارت علی (علیهالسلام). گفت: برو بالا! تا نشانش دادم، گفت: برو بالا! ببین کارت از تو میخواهد. تو چه کارتی آنجا میبری؟! کارت تلویزیون، کارت ویدیو، کارت هوا، کارت هوس، کارت دنیا، کارت خیانت، کارت دروغ، کارت قرآن را به اسم کسی دیگر حسابکردن، نمیدانم کارت جنایت؟! چقدر من کارت دارم! کارت علی (علیهالسلام) از من میخواهد، میگوید: برو! همه اینها را دور بینداز! خدا میداند که این کارت علی (علیهالسلام) چقدر قیمت دارد! از کجا ما کارت علی (علیهالسلام) بگیریم و به ما بدهد؟ باید امرش را اطاعت کنی. مگر سلمان کارت علی (علیهالسلام) نداشت؟ مگر اباذر کارت علی (علیهالسلام) نداشت؟ مگر اویس کارت علی (علیهالسلام) نداشت؟ اصلاً ما در این فکرها نیستیم. این را من به شما بگویم. [۶]
کارت علی (علیهالسلام) میدانید یعنی چه؟ انشای ولایتم این است که خدا و امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) ایمان شما را امضا کرده که در بین مردم سرافراز باشید. شما را در بین مردم افشا میکند که کارت علی (علیهالسلام) کارساز است! امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و زهرای عزیز (علیهاالسلام) میخواهند شما به کارت علی (علیهالسلام) افتخار کنید! اگر آن را داشته باشید، حیوانات و درندهها، تا حتّی آتش جهنّم به امر شما میشود. [۷] مگر سلمان نیست که به او گفتند: اگر میخواهی ما ولایت را قبول کنیم، به این آهوها بگو بیایند! آنها را بکُش! کباب کن و به ما بده بخوریم؛ بعد آنها را زندهکن و بگو بروند! سلمان آمد سه تا آهو را صدا کرد، وقتی آمدند، سرهایشان را برید و در ظرفی ریخت، یک مقدار قلوهسنگ هم زیرشان گذاشت. حالا از این قلوهسنگها به امرش آتش بیرون میآید. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمد برود، گفت: سلمانجان! دیگر اینکارها را نکن! چون علی (علیهالسلام) باطنش را میداند که سلمان ذوق دارد و میخواهد دیگران را دوست علی (علیهالسلام) کند؛ (مثل بعضی از رفقا که ذوق دارند و میخواهند بقیّه مردم را مثل خودشان دوست علی (علیهالسلام) کنند؛ تو باید دنبال ولایت بیایی! همینطور که باید دنبال امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، دوازده امام، چهارده معصوم (علیهمالسلام) بروی، ولایت را هم باید دنبالش بروی، هر کسی باید دنبال ولایت بیاید، ذوقش را داشته باشد، به او القاء شود، زنگ به او بخورد. مگر ما میتوانیم هر کسی را ولایتی کنیم؟!) حالا وقتی سلمان اینکار را کرد و آهوها با اجازه ولایت و اجازه خداوند بلند شدند، جفت، جفت زدند و رفتند؛ آنها گفت: سلمان سِحر کرده است. خب، بفرما! حالا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میداند که اینها این حرف را میگویند. سلمان با ذوق خودش میخواهد برای علی (علیهالسلام) طرفدار درست کند. رفقای عزیز! فدایتان بشوم، ما نمیتوانیم برای امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) طرفدار درست کنیم. به شما عرض کنم: ولایت یک چیزی است که ما نمیتوانیم تزریق کسی کنیم. آرام بگیرید! [۸]
یا علی
اخلاق در خانواده 12
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۹]
جوان عزیز! هر چیزی باید برسد، شما ببین الآن سنجد اگر نرسد تلخ است. دستپاچه نشو! همه جوانها زن میگیرند، در فکر خودت کار نکن! خدا به فکرت است. روایت داریم: اگر کسی قسمتش باشد مغرب عالم، مشرق عالم به هم میرسند، با هم میشوند. دستپاچگی نکن! باید به امر پدر، مادرت این کار را بکنی. چرا میروی بیامری میکنی؟! چهار روز خاطرخواه هستی، آن خاطرخواهی تمام میشود. الآن یک بنده خدا در کوچه ما بوده، همینطور بوده، این دختر را خواسته، او هم خواسته، چند وقت که با هم بودند، حالا میگوید من او را نمیخواهم! [۱۰]
جوانان عزیز! تا میتوانید گناه نکنید! خانوادهای به اصفهان منزل قوم و خویششان رفتند. زنش کار به آب داشت، صبح شد، به صاحبخانه گفت: حمّام کجاست؟ گفت انتهای کوچه حمّام منجاب است، این زن رفت سؤال کرد؛ یک جوانی خانه خودش را نشان او داد، رفت داخل خانه و در را بست. آن مرد به آن زن گفت باید با من دوستی کنی، زن دید گیر افتاده، گفت حرفی ندارم. من غریب این شهر هستم، گرسنهام؛ برو یک چیزی بخر بیاور، این مرد هم رفت تا یک چیزی بخرد و بیاورد، زن متوسّل به آقا ابوالفضل (علیهالسلام) شد. چون آقا ابوالفضل (علیهالسلام) خیلی نجاتدهنده است. گفت ابوالفضلجان! من غریبم، اینجا آمدهام، این مرد میخواهد به من خیانت کند. خلاصه دری باز شد، این زن نجات پیدا کرد و رفت. آن مرد وقتی برگشت، دید آن زن رفته است، این در دلش نقش بست. بعد از بیست سال که میخواست بمیرد، گفت: خانم! حمّام منجاب اینجاست و مُرد. «خَسِر الدّنیا و الآخرة» شد. با عشق و محبّت همچین چیزی مُرد. نقش آن زن در دلش بود که گفت: خانم! حمّام منجاب اینجاست. شیطان در قالب آن نقش آمد و او هم نقش را پذیرفت و از دنیا رفت. مواظب باشید نقش بد در دلتان ایجاد نشود. [۱۱]
از گناه گذشتن خیلی خوب است! عابدی بود، سالهای سال در کوه عبادت میکرد، شاید نود سال و خُردهای، بیشتر سِنّش بود، رزقش هم میرسید. یک وقت قدری تشنه شد، از بالای کوه آمد سرِ یک دریاچهای بود، آمد که آب بردارد، دید جوانی کنار آن دریاچه است، گرما به اینها خیلی فشار آورد. آن عابد گفت: ای جوان! یک دعایی بکن که این دعا مستجاب شود و ابر بالای سرمان بیاید، این مسافتی که میخواهیم برویم از گرما سیاه میشویم، هوا خیلی گرم شده بود! گفت: باشد، من دعا کردم. ابر بالای سرش آمد.
آنجا که این جوان بود، قدری جلوتر رفت و آن عابد عقبتر، وقتیکه از هم جدا شدند، عابد دید ابر روی سرِ آن جوان است. عابد خیال کرد به خاطر خودش ابر بالای سرشان آمد؛ چونکه مقدّس بود! مقدّسها از این خیالها میکنند؛ نتوانست هضم کند. گفت: ای جوان! بیا! قسمش داد، گفت: تو چه کار کردی؟! گفت: وقتی من آمدم کنار دریا، زنی آمده بود که آب ببرد، من به طرفش رفتم، به من گفت: ای جوان! دامن مرا کثیف نکن! خدا ابر بالای سرت بیندازد! این است که عبادت خیلی فایده ندارد، نود سال عبادت کرده، پیرمرد هم شده، رزقش هم میآید؛ اما خدا این جوان که گناه نکرده را بهتر میخواهد! بیایید ای جوانان عزیز! از گناه بگذرید تا ابر بالای سرتان بیاید. [۱۲]
ببین ابنسیرین از آن امتحان در آمد، در صورتیکه عیسوی مذهب است، گویا شیعه نیست؛ اما امیرالمؤمنین (علیهالسلام) صفات به او داد، پاکیزه شد و از آن گناه گذشت، یک عطری به او زدند که تا آخر عمرش بوی عطر میداد. [۱۳]
یا علی
ارجاعات
نگاه 26
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱۴]
اگر به جایی که خدا گفته نگاه نکن! نگاه کنی، گناه با خون شما مخلوط میشود و در رگهای شما جریان پیدا میکند و شما به بیامری اتّصال میشوید. [۱۵] اگر به جایی که نباید نگاه کنی، نگاه کنی و به آن اصرار کنی، جاذبهاش در شما میآید و راه ولایت را سدّ میکند. [۱۶] اگر به زرد و سرخ دنیا نگاه کنید؛ محبّت آن در دل شما راه پیدا میکند و گرفتار میشوید. محبّت دنیا از هر گناهی بالاتر است. [۱۷] اگر چشمت به همهجا رفت، والله، دیگر چشم شما دید ولایت ندارد. عزیز من! خدا میداند فردای قیامت چقدر پشیمان میشوی که چرا گناه کردی؟ چرا روی چشم ولایتمان پرده کشیدیم؟! [۱۸]
اگر نگاه بد کنی و گناه کنی؛ بدان گناه، آدم را خراب میکند. [۱۹] اگر نگاه به زن مردم کردی، نظم عالَم را به هم زدی. [۲۰] شیطان تو را مبتلا میکند. [۲۱] رهبرت شیطان است. تو باید رهبرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) باشد، الآن باید رهبرت، وجود مبارک امام زمان (عجلاللهفرجه) باشد. به امر او نگاه کن! [۲۲]
چشمت را از امر جدا کردی. اگر عمر و ابابکر مردم را از ولایت جدا کردند، تو خودت را از امر جدا میکنی. عزیز من! تو مشابه آنهایی. آن بهرهای که به آن دو نفر داده، به تو هم میدهد؛ تو هم جداکُن هستی. [۲۱] بدان که خدا تو را کنار زده است. مؤمن نیستی و سقوط کردهای، از زیارت امام زمان (عجلاللهفرجه) محروم هستی. [۱۵] بهشت و فردوس و جنّات را با یک نگاه از دست میدهی. [۱۰] اگر چشم ناپاک داشته باشی؛ طرف اصحاب شمال هستی. [۲۳] به زن و بچّه مردم نگاه کنی؛ کور به محشر میآیی. [۲۴]
صورتهای کثیف به اصطلاح درخشیده، همیشه خودش کثیف است، تو را هم کثیف میکند، به لجن میکشد. نگاه نکن! حالا یک جلوههایی دارد، آن جلوه، جلوه شیطان است. آن جلوهاش، جلوه تاریکی است. تو را هم تاریک میکند. [۲۵] این بدچشمی عطای شیطان است. [۲۶] تو داری خواست شیطان را به جا میآوری، چشم تو دارد نجوا میکند. امر شیطان را اطاعت میکنی. نجوای چه میکنی؟ نجوای گناه میکنی. [۲۷] دیگر نمیتوانی ادّعای دوستی با امام زمان (عجلاللهفرجه) کنی. [۲۸]
عزیز من! وابسته نباش! جلوی چشمت را بگیر! مبتلا میشوی. امر خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و امر پدرت را اطاعت کن! عزیز من! وابسته نشو. تو بلبل باغ ملکوتی، نه از عالم خاک. تو باید به جوّ آسمان بِپَری. تو باید عضو امام زمانت بشوی. تو عضو چه هستی؟ تو عضو تلویزیون و ویدیو و ماهواره و رفیقهای عشقی و شبنشینیهای عشقی هستی. والله، باید قدر این جلسه را بدانید! اگر قدر ندانید، شما هم سُر میخورید. شکر کنید که الحمد لله همه شما متدیّن هستید. شکر کنید که خدا به شما ولایت داده است. شکر کنید که محبّت این جلسه را دارید. شکر کنید که در این جلسه، از اوّل گفتنیم ما داریم تمرین میکنیم. [۲۹]
چه کار کنیم که خدشه به ولایتمان نخورد؟ گناه نکن! معصیت نکن! با ولایت بازی نکن! مقدّسگری درنیاور! امر ولایت را اطاعت کن! اگر تو امر ولایت را اطاعت کنی، امر الله میشوی. خانمهای عزیز! به شما هم میگویم: گول نخورید! این لباسهایی که خارجیها درست کردند، اگر بروید بپوشید، خدای نخواسته، نستجیر بالله یک جوانی به تو نگاه کند، اهل آتش هستی. چرا پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود در آخرالزّمان زنها پوشیده؛ اما برهنهاند؟! آنها وضعشان درست نیست، توجّه کن! نمیگویم ببین زهرای عزیز (علیهاالسلام) چهجور بوده؟ ببین مادرت چهجور بوده است؟ [۳۰] بیا دست بردار! به این حرفها یقین کن! زهرای عزیز (علیهاالسلام) عصاره تمام خلقت است، اگر خودت را پوشاندی، امر زهرا (علیهاالسلام) را اطاعت کردی، واقع زهرای عزیز (علیهاالسلام) را خواستی، از حضرت زهرا (علیهاالسلام) رُو برنگرداندی. با فاطمه زهرا (علیهاالسلام) که محشور میشوی، با تمام خلقت محشور میشوی. [۳۱]
یا علی
ارجاعات
- ↑ شناخت نجوا (دقیقه 7)
- ↑ شناخت نجوا 77
- ↑ کتاب افشای احکام
- ↑ کتاب نجوا با ولایت
- ↑ آخرالزمان 77 (دقیقه 51) و در مسیر ولایت؛ وداع ولایت 76 (دقیقه 29)
- ↑ فرمان ولایت و فرمان دل 77
- ↑ کتاب جامع ولایت
- ↑ در مسیر ولایت؛ وداع ولایت 76
- ↑ اربعین ۸۷ (دقیقه ۲۱) و سیر ماورائی (دقیقه ۲۲)
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ اربعین 87
- ↑ فُزت بربّ الکعبه 85 و سیر ماورائی 81 و کتاب افشای ولایت
- ↑ فتنه آخرالزّمان 81
- ↑ گریه 84
- ↑ وابستگی ۸۶ (دقیقه ۲۴) و إنا أنزلناه فی لیلةالقدر (دقیقه ۳۲)
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ افشای ولایت
- ↑ جاذبه و تبلیغ 78
- ↑ احکام ولایت
- ↑ عالم الست، دنیا، برزخ و قیامت 76
- ↑ شناخت امام زمان 85
- ↑ ولایت، شرط قبولی سنّت و عبادت؛ تولید 84
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ هدایت با خداست نه با خلق 81
- ↑ کامپیوتر جهانی 80، جلسه اوّل
- ↑ صفات اصحاب یمین (2) 77
- ↑ شهادت امام حسن و امام رضا 85
- ↑ حاکمیّت شیعه (کامپیوتر جهانی 80، جلسه چهارم)
- ↑ امیرالمؤمنین را بهتر بشناسیم
- ↑ شناخت نجوا، نجوا با ولایت 77
- ↑ امام زمان و ذکر الله 79
- ↑ وابستگی 86
- ↑ إنا أنزلناه فی لیلةالقدر 84
- ↑ افشای شیعه 84